خبرگزاری پورانا

PNA

تناقض رابطه طالبان و امریکا

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

خبرگزاری پورانا نوشته‌های برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش «نظرها» به نشر می‌رساند. مسوولیت نوشته‌ها بدوش نویسندگان است.
………………………………………………………………

تناقض رابطه تالبان و امریکا
بعد از سفر هیأت امریکایی به کابل، رابطه امریکا و تالبان بار دیگر در محراق توجه قرار گرفته است. این سوال بار دیگر مطرح شده که رابطه امریکا و تالبان تاکتیکی است یا راهبردی. یا به تعبیر دیگر این رابطه دارای ریشه، ساقه و شاخه‌های در حال رشد است یا صرفا یک رابطه تصادفی و مجبوری و سرسری و فاقد ریشه و آینده است.

باور من این است که رابطه تالبان و امریکا را می‌توان در چارچوب مفهوم«متناقض‌نمای» تحول و تداوم فهمید. این رابطه از یک منظر راهبردی، ریشه‌دار و آینده‌دار است اما از منظر دیگر شکل و شمایل تاکتیکی دارد. ریشه‌دار به این معنا که تالبان به عنوان یک پروژه در راستای اهداف توسعه‌طلبانه امریکا و ناتو به سمت چین و روسیه ایجاد شدند. این ریشه رابطه امریکا و تالبان است. تالبان الکی و تصادفی ایجاد نشدند و یک جنبش خودجوش بومی نبودند. این گروه ایجاد شد. به منظور توسعه قلمرو نفوذ غرب به سوی شرق ایجاد شدند. پاکستان فقط مجری طرح و نقشه بود و از این پروژه منافعی در مد نظر داشت که در یک مرحله به آن رسید.

اما امریکایی‌ها همواره تلاش کرده‌اند که در ظاهر امر رابطه خود را با تالبان پنهان و انکار کنند. این انکار و کتمان بعضاً ایجاب می‌کند که امریکا تالبان را از قدرت دور کند. دلیل این که امریکا تالبان را به عنوان یک قدرت رسمی و مشروع به رسمیت نمی‌شناسد، این است که تالبان از اساس طوری ساخته شده که تبدیل به یک قدرت مشروع و رسمی نشود و به ریشه‌ها و بسترهای بومی قدرت و فرهنگ متصل نشود. اگر تالبان بومی و اهلی شوند، دیگر کارآیی خود را در راستای تحقق اهداف غرب و امریکا از دست می‌دهند. اگر اهلی و مدنی شوند و به مردم بچسپند، در این صورت، امریکا نمیتواند منحیث ابزار از آنان استفاده کند. این گروه باید دایم فاصله معیین شده با مردم افغانستان را حفظ کند و این بخشی از ماموریت ابدی و از پیش تعیین شده است. در همین جاست که تنافض‌نمایی رابطه آشکار می‌شود. دلیل دیگری که امریکایی‌ها نمی‌خواهند رابطه عمیق شان با تالبان آشکار شود این است که در این صورت رقبای امریکا در منطقه یک تصمیم فیصله کن برای نابودی تالبان خواهند گرفت. این در واقع از نظر نظامی یک ماموریت ستر و اخفا است. در ادبیات نظامی ستر و اخفا به حالتی گفته می‌شود که یک نیروی محارب با لباس و ابزارهای خاصی خودش را همرنگ اراضی بسازد تا از دید دشمن پنهان بماند. رنگ تانک‌ها و وسایل نظامی و همینگونه لباس نظامیان به همین دلیل زرد و خاکی است. امریکا باید این موضوع را پنهان کند که تالبان چه رابطه‌ای با امریکا دارند. این پنهان کاری می‌تواند، گاهی به معنای دور کردن تالبان از قدرت باشد.

امریکایی‌ها نگاه شان به تالبان این‌گونه است که این گروه را در هیأت یک حزب و جریان سیاسی-نظامی در نظر می‌گیرند که گاهی در قدرت باشد و گاهی نباشد. مثل این‌که در امریکا گاهی حزب دموکرات در قدرت است و گاهی حزب جمهوری‌خواه. تفاوت این است که در امریکا تحویل قدرت از یک حزب به حزب دیگر از طریق انتخابات صورت می‌گیرد اما در افغانستان امریکایی‌ها خود شان به روش‌های دیگری تحویلی قدرت از تالبان و غیرتالبان را انجام می‌دهند.

یکی از ماموریت‌های تالبان ترور و تروریست‌پروری است. امریکایی‌ها به همکاری اطلاعاتی تالبان تمام عناصر ملی‌گرا، بومی‌گرا، مخالف امریکا و مخالف وابستگی عمیق کشور به خارجی‌ها را به مرور زمان ترور می‌کنند. حتا اگر اعضای تالبان دارای چنین مواصفاتی باشند، ترور می‌شوند. این روش دیگری برای حفظ وابستگی و حالت ابزار بودگی تالبان است. افراد وطن دوست و مردم دوست و ملی‌گرا و مدنیت‌گرا باید از میان برداشته شوند و یک گروه و مجموعه خالص ابزار صفت باقی بماند که ربات‌گونه برنامه‌ها را اجرا کند.

در کنار تالبان گروه‌های تروریستی دیگری پرورش داده می‌شوند و تالبان ناگذیرند که از فارم‌های تروریست پروری امریکا و غرب محافظت کنند. این تروریست‌های دیگری که زیر چتر تالبان بنیادگذاری می‌شوند و نمو می‌کنند، کارکرد دوگانه دارند. از اینها هم همچون اهرم فشاری برای در مسیر نگهداشتن تالبان استفاده می‌شود و هم کارکرد بیرونی دارند. تالبان که کرسی دولتی را غصب کرده‌اند، نمی‌توانند ماموریت‌های تروریستی فرامرزی داشته باشند. اگر این کار را کنند، کشورهای منطقه حکومت شان را ساقط می‌کنند. پس تالبان خود مستقیم اقدام نمی‌کنند اما می‌توانند با نادیده گرفتن کمپ‌های تروریست پروری، به تحقق اهداف غرب کمک کنند. در تمام گزارش‌های امنیتی منطقه و فرامنطقه این موضوع بازتاب روشن دارد که تالبان از کنترول تروریستان عاجز اند. عاجز نیستند، بلکه ماموریت دارند که کاری با به کار تروریستان دیگر نداشته باشند. چون گروه‌های تروریستی دیگر در بستر عقیدتی و ایدیولوژیک تالبان طراحی می‌شوند، تقابل تالبان با آنان موجب نزاع و اختلاف درون گروهی نیز می‌گردد. به دا.عش نگاه کنید و رابطه متضاد تالبان با این گروه را بررسی کنید، به عمق مساله پی می‌برید. دا.عش همزمان که دشمن تالبان است، تالبان ماموریت دارند که مانع رشد و تقویت داعش نشوند. معتقدم که تالبان از این‌که با دا.عش کار نداشته باشند از امریکا پول می‌گیرند. این همان اجرتی است که برای حفاظت از فارم‌های تروریستی پروری می‌گیرند. بسته‌های دالری امریکا به تالبان در همین راستا ارسال می‌گیرد. زمین افغانستان باید در اختیار فارم‌های تروریست پروری باشد.

طوری که می‌بینیم سیاست پنهان کاری امریکا چنان موفق عمل کرده که حتا کشورهای ایران، روسیه و چین نیز به قدرت گییری تالبان کمک کردند. این یعنی این‌که امریکا می‌تواند چوچه خود را در کاهدان رقبا پرورش دهد. کشورهای منطقه بیشتر به ظاهر روابط امریکا و تالبان نگاه می‌کنند. در ظاهر امریکا همیشه خود را مخالف تالبان معرفی می‌کند یا حداقل مدعی می‌شود که این گروه را برسمیت نمی‌شناسد. سیاست تعامل تاکتیکی با تالبان نیز یک سیاست امریکایی است که متاسفانه کشورهای منطقه بدلیل نداشتن شناخت دقیق از تالبان و نداشتن دیدگاه‌های روشن نسبت به تالبان، در دام آن افتادند و به تالبان کمک کردند که ادامه حیات دهد و زیر چتر کشورهای منطقه خود را تقویت کند.

کشورهای منطقه چون خود شان نظام‌های توتالیتر دارند و دموکراسی را بخشی از سلطه فرهنگی بر جوامع شرقی می‌دانند، به همین دلیل از اینکه تالبان به عنوان یک گروه ضد دموکراسی توانستند نظام دموکراتیک را ساقط کنند، خشنوداند و از این گروه حمایت می‌کنند. حمایت می‌کنند تا به اصطلاح دموکراسی غربی در افغانستان پا نگیرد. بی‌خبر از اینکه تالبان نیز یک گروه امریکایی است و خطر حضور آنان در قدرت به مراتب بیشتر از یک نظام دموکراتیک در افغانستان، برای کشورهای منطقه خطرناک است. در واقع ما در اینجا به نحوی دیگر شاهد فریب خوردن کشورهای منطقه هستیم که به دلیل ظاهرنگری شان و به دلیل درک ضعیف شان از بازی‌های پیچیده امریکا، به دام امریکا افتادند.

اگر اظهارات خلیلزاد در زمان حصول توافق نامه دوحه با تالبان را به دقت نگاه کنید، به او وضاحت می‌گوید که هدف ما از توافق با تالبان، تغییر شکل حضور در افغانستان است نه پایان دادن به حضور. او توضیح میدهد که اگر میخواستیم به حضور خود پایان دهیم، نیازی به توافق نبود. اینکه توافق کردیم، یعنی اینکه حضور مستقیم نظامی خود را به حضور غیرمستقیم و نامریی استخباراتی تغییر دادیم. یعنی از تالبان توافق گرفتیم که طبق اهداف ما عمل کنند. این یعنی اینکه تالبان به نیروهای نیابتی امریکا مبدل شدند. ارسال بسته‌های دالر به این معنا بود که امریکا رابطه خود را با تالبان برای یک روز مبادا حفظ کند.

کشورهای منطقه فرصت داشتند که در نزدیک به چهار سال اخیر، تالبان را از قدرت دور کرده و یک ساختار ملی، متکثر و همه شمول را شکل دهند اما به نظر من منطقه این فرصت را از دست داد. به این دلیل از دست داد که کشورهای منطقه فکر کردند که تالبان یک نیروی ضد امریکایی، آزادی بخش و ملی است و توانسته امریکا را شکست دهد. این یعنی فریب ظاهر و شعار تالبان را خوردن. حالا امریکا دوباره تلاش دارد که رابطه خود با تالبان را باز تعریف کند و از حالت مبهم آن بیرون کند. حالا امریکایی‌ها توانسته‌اند که قضیه افغانستان را از هر جهت مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و آماده نقش آفرینی در این کشور با روش‌های جدید شوند. سفر هیأت امریکایی در کابل در همین راستا صورت گرفت. حالا امریکایی‌ها باب گفت‌وگو با تالبان را باز کرده و به سمت توافقات بیشتری در جهت تحقق اهداف امریکا گام بر می‌دارند. حالا منطقه چاره دیگری غیر از تقابل با امریکا را ندارد. سه سال پیش اگر منطقه براساس یک دیدگاه روشن، با افغانستان برخورد می‌کند، زمانی بود که امریکا فرصت زیادی به مداخله نداشت. اما حالا امریکا فرصت این را دارد که دوباره با کشورهای منطقه در زمین افغانستان رقابت جدی کند. به تعبیر دیگر منطقه اجازه داد که امریکا خستگی و کسالت ناشی از حضور بیست ساله در افغانستان را رفع کرده و بر معرکه برگردد. تالبان بازی‌های دوگانه سر منطقه کلاه گذاشتند. سید رسول موسوی دبیر پیشین بخش آسیای جنوبی در وزارت امور خارجه ایران، همین را حرف را می‌زند. او اخیراً در یادداشتی در پایگاه ایراف نوشت که تالبان با مهارت خاصی کشورهای منطقه را در نزدیک به چهار سال اخیر مصروف نگهداشتن و حاصر به اجرای هیچ تعهدی به کشورهای منطقه نشدند.

………………………..

نویسنده: نورالله ولی‌زاده، روزنامه‌نگار

برگرفته شده از: صفحه فیسبوک نورالله ولی‌زاده

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.