اسپین تنی یکی از گردانندگان بخش پشتوی رادیو بی بی سی است که در میان پشتونها یک چهره رسانهای شناخته شده است. او اخیراً ویدیوی کوتاهی در شبکههای اجتماعی نشر کرد که مورد توجه زیادی قرار گرفت و بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی به ویژه در شبکه ایکس به آن توجه کرده و تعداد زیادی از کابران آن را نشر کرده و پیرامون آن تبصره کردند.
در این ویدیو آقای تنی در ولایت پنجشیر با یکی از فرماندهان طالبان گفتوگوی کوتاهی را انجام میدهد که حاوی یک سوال و یک جواب است و با شوخی و مطایبه به پایان میرسد. قسمت خندهدار ویدیو که بسیاریها به آن توجه کرده، همان قسمتی است که فرمانده طالبان در اثنای گفتوگو حرکات نامتعارف انجام میدهد. فرمانده طالبان در حالی که به سوال اسپین تنی پاسخ میدهد، دست خود را از زیر پیراهن به شکم و زیر بغلم میکشد و به اصطلاح عامیانه زیر بغل خود را میخارد. تصویربردار متوجه این موضوع میشود و دوربین را از قسمت شکم برهنه فرمانده طالبان بالا میبرد و سپس آقای تنی هم متوجه میشود و از فرمانده طالبان میپرسد که چه شده که زیر بغل خود را به این شکل میخاری، این سوال با خنده فرمانده طالبان و حاضرین همراه شده و ویدیو تمام میشود.
در بسیاری از تبصره ها پیرامون این ویدیو به همین نکته اشاره شده و در واقع همان قسمت ویدیو مورد توجه قرار گرفته و مایه طنز کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. برخیها این حرکت فرمانده طالبان را به مسایل فرهنگی و قومی ربط داده و برخیها نوشته که خارش جان فرمانده طالبان نشانه ناپاکی و ناشستگی است.
اما اصل قصه در سوال و جواب نهفته است. اسپین تنی سوالی را از فرمانده طالبان میپرسد و به شیوه و لحنی میپرسد که فرمانده طالب نمیتواند پاسخی غیر از رد ادعای مطرح شده در پرسش داشته باشد. تنی میپرسد که آیا درست است که طالبان مردم بومی پنجشیر را از خانههای شان بیرون کرده و افراد خود را جابجا میکنند؟ فرمانده طالبان پاسخ میدهد که«نخیر، دروغ است.» آیا میتوان انتظار داشت که فرمانده طالبان به این پرسش طوری پاسخ دهد که تایید کننده ادعایی علیه طالبان باشد؟ سوالی که اسپین تنی مطرح میکند، اشاره به یک واقعیت عینی در ولایت پنجشیر دارد. طالبان پنجشیر را به یک قرارگاه نظامی مبدل کردهاند. گفته میشود که در هر روستا دستکم ده تا پانزده قرارگاه نظامی طالبان موقعیت دارد و کسی از جایش تکان خورده نمیتواند. مردم تا رفتن به کوه و بردن حیوانات شان به چراگاه باید از طالبان«جوازسیر» دریافت کنند. مردم میگویند که هزاران خانواده از افراد وابسته به طالبان در نقاط مختلف پنجشیر جابجا شده اند. اما فرمانده طالبان نمیتواند این راه در یک مصاحبه رسمی آن هم با خبرنگار بی بی سی تایید کند. این بدان میماند که یک خبرنگار با مایک خود از یک دزد و یا قاتل در روی جاده بپرسد که آیا تو دزدی یا قتل کردی؟ واضح است که پاسخ نخیر است. خبرنگار بی بی سی میداند که سوالش را از کسی پرسیده که پاسخ نخیر میدهد.
اما چرا خبرنگار بی بی سی چنین کرد؟ یافتن پاسخ به این پرسش نیازمند ارایه توضیحی در باره سه موضوع است.
- بی بی سی و سیاست نشراتی این رسانه انگلیسی
بی بی سی یا همان بنگاه نشراتی بریتانیا، یک رسانه به شدت خطرناک و باریک بین و ریزه کار است که با ظرافت زیادی مسایل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی افغانستان را پوشش میدهد. این رسانه به کمک سابقه طولانه کار رسانهای در افغانستان شناخت عمیقی از جریان های سیاسی و نظامی و قومی افغانستان دارد و همواره کوشش میکند که افکار عمومی افغانستان را در جهت اهداف استراتیژیک انگلیس مدیریت کند. آنچه بی بی سی را از سایر رسانه های غربی متمایز می سازد، روش کار مسلکی و ماهرانه و ظریف است. این رسانه بسیار با مهارت بالا برای نشرات جانب دارانه خود لباس بی طرفی می پوشاند و با ادعای بالا بلند اعتماد و مسلکی بودن، تیرها را بسیار به دقت به هدف می زند و بسیاری از مردم اصلا متوجه نمی شوند که بی بی سی چه کاری انجام میدهد. شاید کمتر کسی باشد که در بی طرفی بی بی سی شک داشته باشد.
اگر راهبردهای بریتانیا در افغانستان را در یک جمله خلاصه کنیم به این شکل میشود: حمایت از پشتون ها برای سرکوب غیرپشتونها. در این راهبرد، هویت منافقانه انگلیس مضمر است. در واقع همان سیاست تفرقه بیانداز حکومت کن سابقه انگلیسی، همچنان زیر ساخت راهبرد سیاسی این کشور در افغانستان است. انگلیس ها به خوبی میدانند که حمایت از یک قوم و تحریص و تحریک آن علیه سایر اقوام، بذر نفاق بیشتری را میپاشد که قوم پشتون را بیشتر از دیگران دور و به انگلیس متکی می سازد. اتکایی که برای دوام وابستگی کشور به انگلیس ها ضرور است. تصور کنید که اگر پشتون ها دعوای برتری و تمامیت خواهی قومی را که به دیکته و دستور انگلیس تقویت شده، کنار بگذارند، بخش عمده ای از مشکلات قومی داخلی حل می شود. بی بی سی در نشرات خود در افغانستان این راهبرد را با ظرافت خاصی دنبال میکند.
- روابط طالبان و انگلیسها
روابط طالبان و انگلیس ها هم در سه سطح قابل بررسی است.
یک سطح این روابط، بر میگردد به سیاست انگلیس از تروریست ها و گروه های تندرو اسلامگرا. ترویج و تقویت افراطیت دینی و تروریزم، یکی از راهبرد های غربی ها و انگلیس ها در منطقه ما است تا بوسیله آن اهداف استراتیژیک خود را محقق بسازند. طالبان یک گروه تروریستی و تندرو است و حمایت انگلیس ها نیز به این موضوع ربط دارد. در واقع انگلیس ها از بدو ظهور طالبان در کنار این گروه بوده تا افسار اسلام گرایی نوظهور را در اختیار خود داشته باشند.
سطح دیگر، روابط طالبان و انگلیس ها، چنانچه در بالا اشاره شد، به مسایل قومی ربط دارد. سیاست انگلیس ها حمایت از پشتون ها است. پشتون ها در تلاش برای پشتونیزه کردن افغانستان نیازمند یک حامی قدرتمند و با ثبات هستند که مداوم از طرح های قومی آنان برای سرکوب دیگران حمایت کند. انگلیس این نیاز را برآورده می سازد. در واقع دلیل دیگر حمایت انگلیس ها از طالبان، ماهیت پشتونیستی طالبان است.
سطح دیگر روابط، به پروژه بودن و استخباراتی بودن طالبان ربط دارد. طالبان از اساس یک پروژه خارجی است. به این معنا که مثل ماشین کشتار عمل میکند و فاقد شعور و عقلانیت سیاسی و ملی و فرهنگی و تاریخی است. نحوه تعامل این گروه با خارجی ها این است که ما را حمایت کنید و برای ما پول بدهید، بعد فهرست بدهید که چه کاری را انجام دهیم. مثل این که یک قاتل حرفه ای از کسی پول بگیرد تا کسی را بکشد. از این نظرگاه، طالبان جذابیت زیادی به انگلیس ها دارند که بدون در نظرداشت نزاکت های ملی و قومی و فرهنگی، با شمشیر و قمچین هر مانعی را از راه بر میدارند و میدان را برای نفوذ استعمارگران باز می کنند. انگلیس بنا به ماهیت استعماری خود هنوز هم در فکر استیلا بر دیگران است و افغانستان را حوزه نفوذ خود میداند که باید دیگران در آن حضور نداشته باشند.
- طالب گرایی و قوم گرایی پشتون هایی که در رسانه ها و نهادهای غربی کار میکنند.
متاسفانه تعداد کمی از پشتون ها مخالف طالبان هستند. تعداد زیادی از پشتونها به ویژه پشتون های غرب نشین که روابط پیچیده ای با سازمان های استخباراتی غربی دارند و به مسایل قومی افغانستان نیز از عینک رسانه های غربی نگاه میکنند، نگاه خوش بینانه ای به طالبان را دارند. آنان طالبان را همچون نیرویی در نظر میگیرند که با ضرس قاطع اقوام غیر پشتون مدعی سهم و مشارکت در قدرت را سرکوب نموده و قدرت را یکدست پشتونی می سازند. می توان گفت که اکثریت کارمندان نهادهای غربی و رسانه های غربی که تبار پشتونی دارند، به شدت پشتونیست و به تبع آن حامی طالبان هستند. کسانی که فهم عمیق از کیف و کان کار رسانه ای دارند، وقتی به سایت های خبری رادیو آزادی، صدای امریکا، بخش پشتوی بی بی سی و سایر رسانه های غربی مراجعه کنند به سهولت ادبیات پشتونیستی و طالبانی را در کار اطلاع رسانی این رسانه ها تشخیص داده میکنند. به همین گونه تعداد زیادی از کارمندان نهادهای بین المللی در افغانستان پشتون ها هستند و از پشتون های پشتونیست و طالب گرا.
با توجه به موارد بالا میتوان گفت که چرا اسپین تنی خبرنگار سابقه دار بی بی سی در شرایط که کارمندان نهادهای خارجی در افغانستان به شدت خطرناک است، میتواند به کابل و سپس پنجشیر(منطقه ای که با توجه به حجم چند برابر نیروی مسلح استقرار یافته طالب در آن یک منطقه سرخ به شمار می رود) سفر کند و با فرماندهان طالبان خوش و بش کند و قهقه بخند و مصاحبه کند.
گفته می شود که اسپین تنی همراه با یک گروه کاری بزرگتر از بی بی سی، به شمول جمال الدین موسوی گرداننده تلویزیون فارسی بی بی سی، به کابل رفته اند تا گزارشی از وضعیت جاری در افغانستان تهیه کند. اسپین تنی در همین چارچوب کاری به پنجشیر رفته است. به احتمال زیاد گزارشی بی بی سی تهیه کند که در آن تصویر بهتری از طالبان ارایه شود. تصویر سفیدی که بتواند بخشی از سیاهی طالبان و افغانستان زیر سلطه این گروه را بپوشاند. این تلاش از سال ۲۰۱۱ به این طرف در رسانه های غربی جریان داشته و نتیجه همین کارها بود که امروزه بسیاری ها در بیرون از افغانستان فکر میکنند که طالبان امروز بهتر از طالبان دیروز هستند و اهلی تر و مدنی تر شده اند. تفاوتی که مردم افغانستان آن را احساس نمیکنند.
اینکه گزارش بی بی سی چه باشد، بماند به وقتش، اما اسپین تنی در همین ویدیوی کوتاه سهم خود را ادا کرده و پرچم طالب گرایی و پشتون گرایی خود را بلند کرده است. تلاش او در این ویدیو برای عادی نشان دادن و صمیمی نشان دادن طالبان مشهود است. او در واقع در همین ویدیوی کوتاه نشان میدهد که طالبان آدم های خشن و خطرناک نیستند و آنچه مخالفان طالبان در باره این گروه در بیرون می گویند دروغ است! او از زبان یک فرمانده طالبان حرف دلش را بیان میکند اما آن را در لفافه خنده ناشی از یک حرکت نامتعارف فرمانده طالبان می پوشاند.
نویسنده: بهرام بهین