فضل کریم کندی، والی ایالت خیبر پختونخواه پاکستان، گفته که اسلامآباد در تلاش است تا از طریق دهلیز واخان افغانستان به آسیای مرکزی دسترسی پیدا کند. او به تازگی به یک رسانهای محلی گفته که پاکستان در تلاش است تا با استفاده از این مسیر به اهداف تجاری و منطقهای بزرگ خود دست پیدا کند.
پس از تسلط گروه طالبان بر افغانستان، پاکستانیها چند بار به شکل مستقیم و غیر مستقیم از طمع خود بر الحاق بخشهای استراتژیک شهرستان واخان ولایت بدخشان بر خاک خود، پرده برداشتهاند.
آگاهان امور به این باور اند که دولت پاکستان در هماهنگی و تبانی با گروه طالبان، قصد ملحق کردن بخشهایی از ولسوالی واخان را به خاک خود دارد اما در یک مورد طالبان محلی بدخشان به این موضوع واکنش نشان داده و آن را به شدت رد کردند.
گروه طالبان به ظاهر خود را مخالف سرسخت این مطالبه پاکستان میدانند اما شماری از آگاهان به این باور اند که در نهایت و در دراز مدت پاکستان این برنامه خود را در صورتی که طالبان برسر قدرت در افغانستان باشند عملی خواهد کرد. این عده معتقدند که کمک طالبان افغانستان به پاکستان در زمینه اتصال پاکستان از راه واخان به آسیای میانه، پاداشی است که طالبان در ازای حمایت های پاکستان از این گروه پرداخت می کنند. گروه طالبان در بیست سال دوره جمهوریت تحت حمایت پاکستان قرار داشت و تمامی رهبران این گروه در پاکستان خانه و کاشانه داشتند و از آنجا فعالیت های خرابکارانه در افغانستان را رهبری می کردند.
در ماه اسد/مرداد سال ۱۴۰۱ خورشیدی، تصاویری از نیروهای محلی طالبان در ولایت بدخشان، در شبکههای اجتماعی به نشر رسید که نشان میداد، ظاهرآ جنگجویان این گروه سنگنشانههای سمنتی نصب شده توسط ارتش پاکستان در نوار مرزی شهرستان واخان بدخشان را تخریب کرده و تاکید داشتند که مانع تجاوز پاکستانیها به خاک افغانستان خواهند شد. اما منابع مردمی به برخی رسانهها گفته بودند که شاهد همکاری نیروهای طالبان شبهنگام در نصب نشانهها با نیروهای پاکستانی بوده اند اما چون نشرخبر نصب نشانه ها با واکنش جدی باشندگان محل و مردم بدخشان روبرو شد، نیروهای طالبان دوباره دست به تخریب آنان زدند.
منابع مردمی در شهرستان واخان بدخشان همچنان گفته اند که در روزها و هفتههای نخست که این منطقه به دست گروه طالبان افتاد، دهها تن از نیروی نظامی و حتا ماموران ملکی و مهندسان پاکستانی در شهرستان واخان حضور یافتند با هماهنگی نیروهای طالبان منطقه را مورد بررسی قرار داده و فلیمبرداری نیز کردند.
منابع موثق در ولایت بدخشان ادعا دارند که بیشتر از ۸۰ کیلومترخاک مربوط به شهرستان واخان که در امتداد مرز میان دو کشور موقعیت دارد به دولت پاکستان واگذار شده است. اما این که طالبان محلی و رهبران این گروه در کابل و کندهار برای جلوگیری از تصرف این قسمت از خاک واخان توسط پاکستان، هیچ اقدامی نکردهاند، گمانهزنیها در مورد توافق پنهانی میان دولت پاکستان و سران گروه طالبان مبنی بر واگذاری این منطقه به پاکستان را تقویت میکند.
منطقه واخان یک منطقه دور افتاده و تا حدودی غیرقابل کنترول برای دولت ها در افغانستان بوده و شاید طالبان بی میل نباشند که آن را در ازای دریافت برخی از امتیازها به پاکستان واگذار کنند. دستکم دلیلی به این امر دیده نمی شود که حکومت پشتون محور طالبان برای دفاع از واخان خود را با حامی دیرینه خود پاکستان مواجه کند. تاریخ گواه است که حاکمان پشتون برای محدود کردن جغرافیای کشور برخی از مناطق کشور را در مرزهای شمال و غرب و جنوب به دیگران واگذار کرده اند و حاضر به دفاع آن نشده اند. طالبان نیز بعید دانسته می شود که به دفاع ازواخان که هم دور افتاده و هم غیرپشتون نشین است، بپردازند. آنچه شاید سبب نگرانی طالبان باشد، این است که در صورت سهل انگاری با خشم بدخشانیان مواجه شوند.
به بیان دیگر دلیل این که پاکستانی ها در این خصوص با ملاحظه رفتار می کنند و تا کنون این منطقه را به خاک خود ملحق نکرده اند، مخالفت طالبان با این موضوع نبوده و نیست و بلکه مانع اصلی همانا واکنشهای سراسری مردم افغانستان بوده است.
نصیر فایق، مسوول نمایندگی افغانستان در سازمان ملل، چندی پیش که این بحث در میان آمد، خواستار ارائه وضاحت در این باره از طالبان شد و تاکید کرد که اگر این گروه صلاحیتی در برابر اقدام پاکستانیها را ندارند، “این موضوع را به عنوان تجاوز و تخطی در شورای امنیت سازمان ملل مطرح خواهد کرد.”
شهرستان واخان در شمال شرق ولایت بدخشان موقعیت دارد که افغانستان را به سه کشور، چین، تاجیکستان و پاکستان وصل میسازد. این منطقه از اهمیت ویژه و استراتژیک برای کشور برخوردار است. واخان حدود ۱۲۰ کیلومتر از طرف شمال در امتداد دریای آمو با تاجیکستان مرز مشترک دارد و در منطقه پامیر حدود ۷۵ کیلومتر از شرق با کشور چین و حدود ۵۰ کیلومتر در جنوب با منطقه گرمچشمه از مربوطات ایالت چترال پاکستان نیز مرز دارد.
در گذشتههای دور کاروانهای تجارتی از همین مسیر بین کشورهای باختری و خاوری عبور می کردند که به جاده “راه ابریشم” در کتب تاریخی معروف است.
نویسنده: جاوید روستاپور