خبرگزاری پورانا

PNA

عفو بین‌الملل: طالبان فوراً سیستم آزار جنسی را پایان دهند

زنان

سازمان عفو بین‌الملل در واکنش به مسدود شدن مراکز آموزش پزشکی برای زنان افغانستان می‌گوید که طالبان باید فوراً به سیستم آزار و اذیت جنسی خاتمه دهند.

این سازمان امروز دوشنبه، ۲۶ قوس/آذر با انتشار پیامی در برگه ایکس خود گفته است که طالبان با بستنِ مراکز آموزشی بر روی دختران، آخرین راه باقی مانده برای تحصیل در افغانستان را برای زنان بسته‌اند.

این در حالی است که طالبان در آخرین فرمان سرکوب‌گرانه علیه زنان، مراکز آموزش پزشکی در کشور را بر روی زنان بستند.

فاشیستان اروپایی حامی طالبان و سوال وحدت ملی افغانستان

ویدیویی در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده که نشان می‌دهد، گروهی از مهاجران افغانستان در شهر فرانکفورت آلمان، روزیک‌شنبه، ۲۵ قوس/آذر، به مناسبت کشته شدن خلیل‌الرحمان حقانی، وزیر امور مهاجرین حکومت خود خوانده طالبان، مراسم فاتحه برگزار کرده و از خلیل حقانی و خانواده او به نیکی یاد می‌کنند.
در این ویدیوهایی یکی از برگزارکنندگان مراسم فاتحه، خلیل‌الرحمان حقانی را «قهرمان، مجاهد، غازی و برادر مجاهد» توصیف می‌کند.
برگزاری مراسم فاتحه‌خوانی برای حقانی در اروپا، با انتقادهای تندی در رسانه‌های اجتماعی مواجه شده است و بسیاری‌ها آن را ستایش و حمایت علنی از تروریزم دانسته‌اند.
خلیل حقانی که به پدر انتحاری معروف بود، روزچهارشنبه، ۲۱ قوس/آذر در دفتر کارش در کابل دریک حمله انتحاری کشته شد که مسوولیت آن را داعش به عهده گرفت.
خلیل حقانی طراح هزاران حمله انتحاری دانسته می‌شود که در بیست سال دوره جمهوریت منجر به مرگ ده‌ها هزار انسان بی‌گناه افغانستانی گردید. سازمان ملل و امریکا در سال ۲۰۱۱ خلیل‌الرحمان حقانی را به‌عنوان یک تروریست بین‌المللی معرفی کردند و نام او را در فهرست افراد تحت تحریم خود قرار دادند. همچنین برنامه «پاداش برای عدالت» در وزارت خارجه ایالات متحده برای اطلاعاتی که منجر به بازداشت حقانی شود، پنج میلیون دلار پاداش تعیین کرده بود.
طوری‌که در ویدیو دیده می‌شود، سخنران مراسم فاتحه‌خوانی حقانی در آلمان یک پشتون است. کاربران رسانه‌های اجتماعی می‌گویند که همه اشتراک کنندگان این مراسم پشتون‌های مقیم آلمان بوده‌اند.
البته حضور پشتون‌های حامی طالبان در اروپا و امریکا تازگی ندارد. در سه سال اخیر بارها گزارش شده که پشتون‌های غرب‌نشین در حمایت از طالبان صدا بلند کرده‌اند. در چند مورد، شماری از افراد حامی طالبان در اروپا، در نتیجه انتقادها و اعتراض‌های مخالفان طالبان، تحت پیگیرد قانونی گرفتند و اسناد اقامتی برخی از آنان از سوی دولت‌های میزبان لغو شد.
واضح است که حمایت پشتون‌های غرب‌نشین از طالبان دلیل و انگیزه قومی دارد و هیچ دلیل معقول و منطقی دیگری در پشت این حمایت وجود ندارد. به خصوص وقتی پای حمایت از تروریست بزرگی همچون خلیل حقانی در بین است، یگانه چیزی که ذهن انسان را در ارتباط به حمایت پشتون‌های غرب‌نشین از او به سوی خود جلب می‌کند، پشتون‌والی است. در سه سال اخیر، برغم جنایت‌های هولناکی که طالبان علیه مردم افغانستان مرتکب شدند، پشتون‌های خارج‌نشین دست از حمایت از طالبان برنداشته و با وقاحت و پررویی تمام از این گروه جنایت‌پیشه حمایت کردند. این موضوعی است که چالش‌های جدی فرا راه وحدت ملی یا در واقع وحدت قومی در افغانستان را در ذهن انسان تداعی می‌کند.
وقتی یک گروه قومی از یک گروه جنایت‌کار و تروریست صرفاً به دلیل هم‌پیوندی قومی و قبیله‌ای حمایت می‌کند و تمام مصایب و رنج اقوام دیگر در نتیجه جنایت‌پیشگی گروه مورد حمایت را نادیده می‌گیرد، یگانه چیزی را چنین عملکردی هدف‌گیری می‌کند، وحدت ملی و وحدت میان اقوام است.
این گونه رفتارها پاسخ کوبنده به کسانی است که هویت قومی/پشتونی طالبان را انکار می‌کنند و هنوز از فرا رسیدن زمانی سخن می‌گویند که اقوام ساکن در افغانستان بتوانند به دور از جنگ و خصومت و تعصب کنارهم به شکل مسالمت‌آمیز زندگی کنند.
گرچه برای اهل فکر و اندیشه دیگر تردیدی در ناکارآمدی شعارهای وحدت‌گرایانه باقی نمانده و وقایع تاریخی دستکم پنجاه سال اخیر بارها ثابت کرده که مشکل اصلی افغانستان قومی است و تعصب، برتری‌جویی و تمامیت‌خواهی پشتون‌ها عامل تشدید منازعات قومی و تعمیق روز افزون شگاف‌های قومی است، اما هنوزهم هستند کسانی که خام‌اندیشانه فکر می‌کنند که طالبان صرفاً یک گروه تروریستی است و می‌توان با آن تحت نام مبارزه با تروریزم مردم افغانستان و جهانیان را بسیج کرد و به پیروزی رسید. چنین اندیشه‌هایی آگاهانه و ناآگاهانه در خدمت تحقق اهداف فاشیزم/پشتونیزم قرار گرفته و عمر این تفکر را درازتر و ریشه‌های جنگ و منازعه عمیق‌تر می‌سازد.
می‌توان به تکرار گفت که همان‌گونه ریشه بحران و منازعه افغانستان قومی است، راه حل آن نیز قومی است. تنها از طریق بسیج اقوام غیرپشتون در برابر برنامه‌های شوونیستی و فاشیستی پشتون‌ها است که می‌توان تضمینی برای برقرار نظام سیاسی عادلانه در کشور ارایه کرد. مادامی که پشتون‌ها به صورت منظم و برنامه‌ریزی شده به تعمیل سیاست‌های قومی و اشغال‌گرانه علیه اقوام غیرپشتون ادامه دهند و نخبگان سیاسی و فرهنگی اقوام غیرپشتون این موضوع را به هر دلیلی انکار کنند، ما در افغانستان از عدالت اجتماعی و ایجاد یک ساختار عادلانه و با ثبات فاصله می‌گیریم.
نویسنده: بهرام بهین

نخست‌وزیر قرغیزستان توسط رییس جمهوری برکنار شد

آکیل‌بیک جباروف، نخست‌وزیر قرغیزستان امروز ۲۶ قوس/آذر توسط صدیر جپاروف، رئیس جمهوری این کشور از سمت‌اش برکنار گردید.
دفتر ریاست جمهوری قرغیزستان در بیانیه‌ای در این رابطه نوشته شده که دلیل این برکناری «انتقال نخست‌وزیر به سمت دیگری»، بوده و رئیس‌جمهوری، وظایف نخست‌وزیری را به ادیل‌بیک قاسمالی‌اف، معاون اول نخست‌وزیر، سپرده است.
آکیل‌بیک جپاروف، از سال ۲۰۲۱ به این سو در این سمت وظیفه انجام داده است. دفتر ریاست‌جمهوری اعلام کرده که نامزدی قاسم‌علی‌اف برای تأیید به پارلمان قرغیزستان ارسال شده است.
در همین حال، دانیار آمان‌گلدی‌اف، وزیر اقتصاد این کشور، به‌عنوان سرپرست معاون اول کابینه منصوب شده و از سمت وزیر اقتصاد برکنار گردیده است.

نیکلسون: طالبان نتوانستند منع تحصیل پزشکی دختران را توجیه کنند

توماس نیکلسون، نماینده‌ی ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان، در بیانیه‌ای گفته که در دیدارها و گفت‌وگو‌هایی که با مقام‌های طالبان، در کابل داشته، موضوع منع تحصیل پزشکی دختران را با آنان مطرح کرده اما هیچ‌ یک از آن‌ها نتوانسته‌اند دلیل واضح و قانع کننده‌ای در این زمینه ارایه کنند.
آقای نیکلسون در سفر ۵ روزه به افغانستان، با مقام‌های طالبان، مسوولان دفتر سازمان ملل و سایر سازمان‌های بین‌المللی، زنان، تاجران و خبرنگاران گفت‌وگو کرده است.
وی امروز دوشنبه، ۲۶ قوس/آذر، در بیانیه‌ای گفته «افغانستان را با نگرانی‌های حقوق بشری، سیاسی و اقتصادی ترک کردم و طالبان برنامه مشخصی برای لغو ممنوعیت درس و تحصیل دختران روی دست ندارند.»
نماینده ویژه اروپا گفته که دستور منع تحصیل پزشکی دختران برای شرکای اتحادیه اروپا، منجر به افزایش هزینه‌های ارائه‌ی کمک به مردم افغانستان و کاهش فضای عملیاتی شده است.
وی ابراز امیدواری کرده که بتواند راه حلی به این مشکل پیدا کند.
او گفته که نگران وضعیت انسانی، سیاسی، حقوق بشری و اقتصادی در افغانستان است که سیاست‌های طالبان منجر به شکل‌گیری آن شده است.
آقای نیکلسون به دلیل سفر به کابل و گفت‌وگو با طالبان مورد انتقاد قرار گرفته بود. منتقدان می‌گویند که اتحادیه اروپا به پیروی از امریکا سیاست مدارا و تعامل با طالبان را در پیش گرفته و این امر باعث شده تا طالبان بیشتر به نقض حقوق بشر بپردازند و نگران پیامدهای بین‌المللی آن نباشند.

پارلمان کوریای ‌جنوبی بار دیگر به استیضاح رییس جمهوری رأی داد

یون سوک یول، رییس جمهوری کوریای جنوبی پس از اقدام ناکام مبنی بر ایجاد حکومت نظامی در این کشور، به تاریخ ۱۳ قوس/آذر، با استیضاح از سوی پارلمان مواجه شد.
به گزارش رسانه‌‌های کوریای جنوبی، پارلمان این کشور با اکثریت آرا استیضاح رییس جمهوری را برای بار دوم تصویب کرده است.
بار نخست، پارلمان کوریای جنوبی، استیضاح رییس جمهوری را، روز یک‌شنبه،۲۱ قوس/آذر، استیضاح کرد اما سپس این تصمیم از سوی پارلمان لغو شد.
در ۱۳ قوس/آذر، رییس جمهوری کوریای جنوبی، به دلیل آنچه وی وجود تهدید از سوی کوریای ‌شمالی خواند، برای چند ساعتی حکومت نظامی اعلام کرد اما پس از اعتراض‌های مردمی و مخالفت پارلمان، از تصمیم خود عقب‌نشینی کرد.
پس از آن، وزیر دفاع کوریای ‌جنوبی استعفا کرد و اکنون بررسی‌ها برای تعلیق وظایف شماری از مقام‌های ارتش این کشور جریان دارد.

سفارت امریکا: طالبان به انسانیت زنان افغانستان توهین می‌کنند

سفارت امریکا برای افغانستان می‌گوید که طالبان با اعمال محدودیت‌های شدید بر زنان، به کرامت انسانی و انسانیت زنان افغانستان توهین می‌کنند.

این سفارت که از قطر فعالیت می‌کند، امروز دوشنبه، ۲۶ قوس/آذر با انتشار پیامی در برگه ایکس افزوده که مردم افغانستان و به ویژه زنان و دختران، با چالش‌های زیادی در راه مبارزه برای به دست آوردن حقوق اساسی شان دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

در پیام سفارت امریکا آمده است که محروم ساختن زنان و دختران افغانستان از آموزش، خدمات بهداشتی و آزادی، توهین به کرامت انسانی و انسانیت آنان است.

چرایی و چگونگی«توجهِ ویژه» ملاهبت‌الله به پنجشیر

محمد آغا حکیم، والی طالبان برای پنجشیر در یک سخنرانی در میان باشندگان ولایت پنجشیر گفته که هبت‌الله آخندزاده رهبر غایب این گروه توجه ویژه‌یی به پنجشیر، نسبت به دیگر ولایت‌های افغانستان دارد.
تلویزیون حکومتی زیر اداره طالبان، بخشی از سخنرانی والی پنجشیر را نشر کرده که وی در آن از توجه ویژه هبت‌الله آخندزاده سخن می‌گوید و تصریح می‌کند که رهبر طالبان استثناهای زیادی برای پنجشیر و باشندگان آن قائل است که برای دیگر ولایت‌ها فراهم نیست.
والی طالبان در پنجشیر مشخص نمی‌کند که چگونه رهبر این گروه به پنجشیر توجه ویژه دارد و مصدایق آن کدام است. در باره چرایی توجه رهبر طالبان به پنجشیر، نیز والی طالبان در این ولایت چیزی نمی‌گوید. او به صورت کلی و مبهم از توجه ویژه رهبر طالبان یاد می‌کند اما مثالی ارایه نمی‌کند.
البته در این شکی نیست که طالبان و رهبر این گروه به پنجشیر توجه ویژه دارند. اما این توجه جنبه مثبت و حمایتی نداشته که بتوان آن را به عنوان یک امتیاز برای پنجشیر نسبت به دیگر ولایت‌ها در نظر گرفت.
طبق گزارش‌ها، طالبان در پنجشیر حدود سی هزار جنگ‌جوی غیربومی را مستقر کرده که باشندگان پنجشیر می‌گویند این امر، ولایت پنجشیر را به یک اردوگاه نظامی مبدل کرده است. گزارش‌ها، همچنان از رفتار زشت و خصمانه طالبان با پنچشیریان حکایت دارد. طالبان تعداد زیادی از پنجشیریان را به زندان افگنده و حتا در بیرون از پنجشیر نیز طالبان پنجشیری ها را بازداشت و به زندان منتقل می‌کنند. کارمندان دولتی و حتا افراد طالبان و مردم محل در پنجشیر حق استفاده از تلفن‌های هوشمند را ندارند. مردم محل می‌گویند که برای رفتن به چراگاه‌ها و علف‌چرهای خود باید از افراد طالبان اجازه‌نامه کتبی دریافت کنند. طبق گزارش‌ها، طالبان چندین پایگاه را در اختیار شبکه تروریستی القاعده در پنجشیر قرار داده است. توجه ویژه طالبان به پنجشیر هم‌چنان در فروش و به حراج گذاشتن معادن زمرد پنجشیر، نیز قابل یادهانی است. هم‌چنین برخی از منابع می‌گویند که طالبان در پنجشیر برای عرب‌ها و پشتون‌ها و ملیت‌های بیگانه دیگر شناس‌نامه پنجشیر توزیع می‌کنند و این نیز به معنای توجه ویژه طالبان به این ولایت است.
موارد بالا، نشان می‌دهد که طالبان و رهبر این گروه توجه ویژه‌ای به پنجشیر دارند و این ولایت را بیش از همه‌جا تحت فشار و نظارت گرفته‌اند. پر واضح است که این موارد آن چیزی نیست که والی پنجشیر از آن به عنوان یک مزیت برای پنجشیریان یاد کند.
دلایلی که طالبان و رهبر این گروه به پنجشیر توجه ویژه دارند، نیز روشن است.
پنجشیر، زادگاه احمدشاه مسعود، فرمانده کل جنبش مقاومت ضد طالبان در سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰، است. در آن سال‌ها، طالبان تلفات سنگینی را در تهاجم‌های سنگین برای اشغال پنجشیر متقبل شدند اما قادر به تسخیر پنجشیر نشدند. این امر کینه عمیق در دل‌های طالبان و رهبران این گروه علیه پنجشیر ایجاد کرده است و توجه امروزی طالبان به پنجشیر در جنبه‌های منفی آن از همین کینه‌های سرچشمه می‌گیرد.
پنجشر در دور دوم برگشت طالبان به قدرت نیز به مرکز مقاومت علیه این گروه مبدل شد. احمد مسعود، فرزند احمدشاه مسعود، مقاومت مسلحانه علیه طالبان را در پنجشیر تشکیل داد و برای مدتی علیه طالبان جنگید. هرچند این‌بار مقاومت در پنجشیر چنان‌که انتظار می‌رفت، دوام نیاورد اما نزدیک به یک سال طالبان مجبور شدند که جنگ‌های خونینی را در پنجشیر راه‌اندازی کنند. هرچند از سال ۱۴۰۲ به بعد مقاومت مسلحانه در پنجشیر تضعیف شد اما هنوز هم برخی از فرماندهان ارشد مقاومت در نقاط مرتفع پنجشیر اعلام حضور کرده و طالبان را به جنگ فرا می‌خوانند. این امر باعث شده که طالبان تمامی نیروهای رزمی و خطرناک خود را در پنجشیر نگهدارد و پنجشیر را به قلعه نظامی مبدل کند.
سومین دلیل می‌تواند روحیه ضد طالبانی و سلحشوری پنجشیریان در برابر طالبان باشد. با وجود تضعیف مقاومت در پنجشیر، مردم این ولایت هنوز هم روحیه بلند ضد طالبان را حفظ کرده و به استثنای تنی چند از طالبان محلی، بقیه مردم این ولایت با نفرت بزرگ علیه طالبان زندگی می‌کنند و این چیزی است که طالبان را در پنجشیر و از ناحیه پنجشیر در ترس و تشویش نگهمیدارد. همین یک روز پیش والی پنجشیر خواستار حمایت و همکاری مردم با طالبان شد. ناظران می‌گویند که مقام‌های محلی طالبان در پنجشیر از وجود فاصله عمیق میان مردم و طالبان در این ولایت نگران و هراسان اند و به همین دلیل کوشش می‌کنند که مردم را ترغیب به حمایت از طالبان نمایند.
در واقع سه دلیل عمده ذکر شده در بالا، باعث می‌شود که پنجشیر و خطرهای احتمالی برخاسته از آن برای رهبران طالبان همچنان در مرکز توجه باشد.

می‌توان گفت که پنجشیر هنوز هم از دید طالبان، به عنوان یک مشکل حل ناشده باقی مانده و برای حل آن، طالبان دست به اقداماتی مانند بازداشت‌های گسترده باشندگان این ولایت به اتهام همکاری با جبهه مقاومت، ممنوعیت استفاده از گوشی‌های هوشمند و ساخت پایگاه‌های بزرگ نظامی در این ولایت زده اند.
اما چنان‌که گفته شد، توجه به این معنا در پنجشیر، نه تنها که منفعتی برای پنجشیریان نداشته بلکه باعث آزار و اذیت شدید آنان شده است. در واقع توجه طالبان به پنجشیر شبیه توجه زندانبانان به زندانیان است. توجهی که برای مردم به معنای فشار مداوم و نظارت مداوم و دردسر مداوم است. مسلماً که هدف والی پنجشیر چنین توجهی نبوده است.
اگر والی پنجشیر اندکی توضیح در مورد چگونگی توجه رهبر طالبان به پنجشیر ارایه می‌کرد، می‌شد که در باره آن تبصره کرد. گزارش‌هایی در باره این‌که رهبر طالبان به پنجشیر توجه کرده باشد، منتشر نشده است.
به احتمال زیاد اشاره والی پنجشیر به اظهاراتی باشد که رهبر طالبان و مقام‌های این گروه در باره پنجشیر مطرح می‌کنند. مقام‌های طالبان بارها از توجه به پنجشیر سخن گفته‌اند اما این سخن‌ها در حد سخن بوده است.

گنداپور: ۲۴ هزار طالب پاکستانی در افغانستان پناه‌گاه دارند

علی‌امین گنداپور، وزیر ارشد حکومت محلی در ایالت خیبرپختونخوا پاکستان، می‌گوید که ۲۲ تا ۲۴ هزار عضو تحریک طالبان پاکستانی-ی‌تی‌پی، در افغانستان پناهگاه امن دارند.

گنداپور دیروز یکشنبه، ۲۵ قوس/آ‌ذر، در مصاحبه‌ای با یک رسانه خارجی گفته است که در کنار اعضای فعال تی‌تی‌پی در افغانستان، اکنون ۱۶ تا ۱۸ هزار عضو دیگر تی‌تی‌پی در داخل خاک‌ پاکستان فعالیت می‌کنند.

وی افزوده که پاکستان فاقد ظرفیت برای تضمین امنیتِ هزاران کیلومتر طول مزر با افغانستان است و به دلیل قوانین بین‌المللی نمی‌تواند تی‌تی‌پی را در افغانستان دنبال کند.

او خواستار مذاکره دولت پاکستان با طالبان افغانستان شده و گفته است که نگران گسترش ناامنی‌ها در ایالتِ خیبرپختونخوا است.
 وزیر ارشد ایالت خیبرپختونخوا گفته که می‌تواند مذاکرات با طالبان افغانستان برای کنترول طالبان پاکستانی مدیریت کند، اما مسایل فراتر از این مذاکرات را باید دولت پاکستان با طالبان مدیریت کند.
وی مقام‌‌های دولت فدرال پاکستان را به گفت‌وگوهای جدی‌تر و «فراتر از لفاظی» با طالبان فراخوانده و افزوده که وضعیت مناطق مرزی، پس از عملیات ارتش پاکستان علیه تروریستان تی‌تی‌پی، رو به وخامت گذاشته است.

این در حالی است که دو روز پیش نماینده دایمی پاکستان در سازمان ملل، گفت که ۶ هزار از اعضای طالبان پاکستان در افغانستان پناه‌گاه دارند. روشن نیست که آمار ارایه شده از سوی این دو مقام پاکستانی، کدام یک درست است.

چرا حقانی مخالف پرداخت مالیه مردم در قلمرو خاصی است؟

یک روزنامه هندی در یک گزارش تحقیقی گفته که سراج‌الدین حقانی، وزیر امور داخله حکومت خود خوانده طالبان، مخالف وضع مالیات از سوی رهبر طالبان بر مردم مناطق خاصی است و این مخالفت یکی از دلایل تشدید اختلاف‌ها میان حقانی و هبت‌الله است.
روزنامه هندی«دپرنت» گفته از زمانی که ملاهبت‌الله رهبر طالبان باشندگان مناطق«تحت نفوذ» حقانی را ملزم به پرداخت مالیات نموده، رابطه هبت‌الله و حقانی تیره شده و اختلاف‌های آنان بالا گرفته است.
پراوین سوامی، مدیر مسوول این روزنامه هندی که نویسنده این گزارش است، نگاشته که مناطق تحت کنترول حقانی، بیش از یک قرن از پرداخت مالیات به دولت‌ها معاف بوده‌اند و پس از آن که هبت‌الله بر این مناطق مالیه وضع کرده، تنش میان طالبان مشرقی-حقانی‌ها- و طالبان کندهاری-حلقه کندهار- بالا گرفته است.
به عقیده نویسنده، تنش‌ میانِ این دو جناح طالبان سبب تقویت و ریشه گرفتن گروه‌های تروریستی به ویژه شاخه خراسان داعش، در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان شده است. نویسنده با اشاره به نقش برجسته شبکه حقانی در تحولات افغانستان و پاکستان افزوده که این شبکه با گروه‌های تروریستی به ویژه داعش روابط عمیق دارد‌.
در بخشی از گزارش، نویسنده به توافق‌نامه‌یی پرداخته که در سال ۲۰۱۸ میلادی میان شبکه حقانی، داعش و استخبارات پاکستان امضا شده است. به گفته نویسنده، شبکه حقانی و داعش توافق کرده‌اند تا حملات به کابل را به گونه مشترک سازماندهی و اجرا کنند، مشروط به این که به خاک پاکستان حمله نکنند.
پراوین سوامی در بخش پایانی این مقاله نگاشته است که افزایش تنش میان دو جناح طالبان و عدم کنترول طالبان بر گروهای تروریستی، نشان دهنده آن است که یک جنگ بی‌پایان در افغانستان در آینده پیش خواهد آمد که محدود به مرزهای افغانستان نخواهد ماند و شعله آن به کشورهای منطقه و جهان نیز سرایت خواهد کرد.
آنچه در این گزارش از اهمیت برخودار است، موضوع مناطق خاصی است که مناطق تحت نفوذ یا تحت کنترول شبکه حقانی خوانده شده است. از این مناطق به گونه مشخص نام برده نشده اما می‌توان حدس زد که هدف مناطق جنوب شرقی، شامل ولایت‌های ننگرهار، کنر، پکتیا، پکتیکا، خوست، نورستان و لغمان، باشد. پکتیا خاستگاه اعضای شبکه حقانی است و ولایت‌های همجوار آن نیز تحت کنترول این شبکه است. البته گرچه شبکه حقانی بر کابل و مناطق شمال کابل و شمال شرق نیز نفوذ دارد اما واضح است که این مناطق را شبکه حقانی متعلق به خود نمی‌داند. شش ولایت یاد شده را از آن‌رو می‌توان مشخص کرد که از آن به عنوان مناطقی یاد شده که مردم آن در صد سال اخیر به دولت مالیه پرداخت نمی‌کردند.
به نظر می‌رسد که شبکه حقانی برای مناطق یاد شده، نقشه خاصی در سر دارد. احتمالا این مناطق به عنوان یک قلمرو جدا از دیگر قلمرو افغانستان در نظر گرفته شده که شبکه حقانی سودای حاکمیت مطلق بر آن را دارد.
پرداخت و عدم پرداخت مالیات، یکی از مصادیق و نشانه‌های بارز حاکمیت و فقدان حاکمیت بر یک منطقه است. وقتی مردم سرزمین خاصی حاضر به پرداخت مالیات به دولت نباشند، یعنی که حاکمیت دولت را نمی‌پذیرند و این منطقه را می‌توان بیرون از قلمرو حاکمیت آن دولت در نظر گرفت.
به احتمال زیاد شبکه حقانی در نظر دارد که با ایستادگی در برابر برنامه دریافت مالیات از مردم جنوب شرقی کشور، حمایت و توجه مردم این منطقه را به خود جلب نموده و به اصطلاح خود را مدافع مردم این منطقه قلمداد کند. این اشاره به دورنمایی دارد که شبکه حقانی برای این منطقه و مردم آن در سر دارد.
پشتون‌ها نه تنها در مناطق جنوب شرقی بلکه در مناطق جنوبی و جنوب غربی نیز طی سال‌های متمادی از پرداخت مالیات طفره رفته و مالیه نپرداختن را نوعی افتخار برای خود تلقی می‌کنند. نوعی قلدری و زورگویی از جانب مردمی که با این کار احساس می‌کنند که هیچ حاکمیتی قادر به دریافت مالیه از آنان نیست. یا نوعی از احساس سروری و انتساب به نژاد فرمان‌روایان که دیگران را مجبور به پرداخت مالیه می‌‌کنند اما کسی آنان را ملزم به چنین امری کرده نمی‌تواند.
البته در معنای دیگر، این امر نشانه عقب‌ماندگی و بدویت نیز است. مالیه‌دهی و جمع‌آوری مالیات از نشانه‌های شکل‌گیری دولت-ملت‌های مبتنی بر قوانین مدرنیستی است. چندی پیش جرگه بزرگ پشتون‌ها در ایالت خیبرپختوانخوا پاکستان برگزار شد که یکی از مطالبات این جرگه لغو مالیات بر پشتون‌ها بود. پشتون‌ها معتقدند که این نوعی پایبندی به اصول زندگی قبیله‌ای است.

شبکه حقانی نیز با درک این‌که پشتون‌ها نپرداختن مالیه را نوعی پایبندی به اصول قبیله‌ای می‌دانند، از این به اصطلاح داعیه و مطالبه مردمی به دفاع بر می‌خیزد که هدف آن در واقع جلب اعتماد و حمایت مردم است. البته در امر نپرداختن مالیه منفعتی نیز برای مردم متصور است و بنابراین آنان فکر می‌کنند که شبکه حقانی هم حافظ رسوم قبیله‌ای است و هم برای مردم منفعت مادی به بار می‌آورد.
اما بیرون شدن مناطق خاصی از قلمرو حاکمیت دولتی به وسیله معافیت از مالیات، بسترساز تجزیه و جدایی سرزمینی نیز پنداشته شده می‌تواند. این چیزی است که سیاسیون پشتون همواره خود را در تضاد با آن معرفی کرده و مدعی‌اند که کشور را از تجزیه نجات داده‌اند/می‌دهند.
اما در معنای سیاسی و در چارچوب مفهومی رقابت میان حقانی‌ها و کندهاری‌ها، می‌توان گفت که سراج‌الدین حقانی در صدد سربازگیری و صف‌آرایی در مقابل جناح کندهار است. دفاع از معافیت مردم جنوب شرقی از پرداخت مالیات، می‌تواند جایگاه اجتماعی شبکه حقانی را در این مناطق تقویت کند. این هدفی است که سراج‌الدین حقانی تلاش زیادی در راستای تحقق آن به خرچ داده است. رویدادهایی شبیه ترور خلیل حقانی می‌تواند با چنان پس‌زمینه‌هایی بیشتر وضاحت پیدا کند. به نظر می‌رسد که ابعاد رقابت و صف‌آرایی حقانی‌ها و کندهاری‌ها فراتر از آنچیزی است که دعوا بر سر گرفتن قدرت سیاسی در کابل پنداشته می‌شود. طوری که در گزارش روزنامه هندی بازتاب یافته، سراج‌الدین حقانی عملاً سرزمین خاصی را برای خود جدا کرده و هوای دیگری در سر دارد. هوای تشکیل یک قطب جدید قدرت با داشتن سرزمینی مشخص.

برنامه جهانی غذا: نیازمندان افغانستان با انتخاب«خطرناک» مواجه‌اند

برنامه جهانی غذاـ دبلیو اف پی، گفته است که با رسیدن فصل سرمای زمستان در افغانستان، میلیون‌ها تن در این کشور با کمبود غذا مواجه بوده و آنان در یک دو راهی برای انتخاب خطرناک از میان گرما و غذا برای کودکان خود قرار دارند.
برنامه جهانی غذا، امروز دوشنبه، ۲۶قوس/آذر، در صفحه ایکس خود نگاشته که «میلیون‌ها خانواده در افغانستان بدون غذای کافی با نزدیک شدن فصل سرمای زمستان مواجه هستند که بیشتر آنان مجبوراند، از میان غذا و محروقات زمستانی برای گرم نگهداشتن اعضای خانواده خود، یکی را انتخاب کنند.»
پیش از این نیز برنامه جهانی غذا در گزارشی گفته بود که ۱۴میلیون و ۸۰۰ هزار تن در افغانستان در زمستان پیش‌رو نیاز به کمک فوری دارند. این نهادها افزوده بود که برای حمایت از افراد آسیب پذیر در افغانستان، به ۷۸۷ میلیون دالر نیاز است.
این در حالی است که سازمان ملل و نهاد‌های امدادرسان، همزمان با فرا رسیدن فصل سرما در افغانستان، از افزایش شمار نیازمندان در کشور هشدار داده‌اند.

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.