غیبت افغانستان در نشست شانگهای بخاطر طالبان

شام امروز، سهشنبه، ۲۴ میزان/مهر، بیستوسومین نشست سازمان همکاریهای شانگهای دراسلامآباد پاکستان برگزار شد.
افغانستان به عنوان یکی از اعضای ناظر در این سازمان، برای چهارمین سال متوالی در نشستهای شانگهای غیبت دارد و دلیل آن حاکمیت غیررسمی طالبان بر افغانستان است. حکومت خوانده طالبان تا کنون از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده و به همین دلیل در نشستهای بینالمللی از طالبان برای اشتراک دعوت نمیشود.
با توجه به اینکه طالبان تا رسیدن به قدرت، یک گروه تحتالحمایه پاکستان بود، انتظار میرفت که اسلامآباد در امر برسمیت شناسی طالبان پیش قدم شود و به ویژه پاکستان به عنوان یکی از اعضای مهم سازمان همکاریهای شانگهای برای حضور طالبان در نشستهای این سازمان کمپاین کند اما امسال نشست شانگهای در حالی در اسلامآباد برگزار شده که رابطه طالبان و پاکستان بیش از هر زمانی سرد و در سایه تنشهای شدید از رهگذر ناامنیهای پاکستان قرار دارد.
پاکستان در یک سال اخیر ناآرامیهای شدید را تجربه کرده و مقامهای امنیتی این کشور اعلام کرده اند که ۷۰ درصد حملات تروریستی بر نیروهای دولتی این کشور افزایش یافته است. همین یک روز پیش جرگه پشتونهای پاکستان پس از تنش و تقابل شدید با حکومت مرکزی در حالی برگزار شد که بسیاری از ناظران مطالبات آن را متمایل به تجزیهطلبی میدانند. با توجه با ناآرامیهای رو به افزایش در پاکستان، نشست شانهگای تحت تدابیر بسیار شدید امنیتی برگزار شده است.
ناظران میگویند که وضعیت آشفته پاکستان، این کشور را بیشتر متمایل به حضور فعالانه و مشتاقانه در چارچوبهای همکاری منطقهای میسازد که شانگهای با توجه به ماهیت امنیتی آن یکی از این چارچوبهای همکاری منطقهای است.
دعوت نشدن از طالبان در نشست شانگهای اگر از یک طرف به معنای تدوام انزوای بینالمللی و نارضایتی جامعه جهانی از رژیم حاکم در کابل است، از جانب دیگر به معنای از دست رفتن فرصتهایی است که افغانستان میتواند با حضور در نشستهای بزرگ منطقهای از آن بهرهبرداری کند. در واقع افغانستان برای چهارمین سال متوالی فرصتهای توسعه روابط منطقهای را بخاطر حضور طالبان در حاکمیت از دست میدهد.
نکته مورد توجه دیگر در نشست امسال شانگهای، حضور وزیر امور خارجه هند در این نشست است. پس از ده سال این اولین بار است که وزیر امورخارجه هند به پاکستان رفته است. روابط هند و پاکستان همواره پرتنش بوده است.
امنیت منطقهای، همکاری و توسعهی اقتصادی و مبارزه با تروریسم از موضوعات محوری مورد بحث در نشست امسال شانگهای عنوان شده است.
روسیه، هند و چین، سه کشور قدرتمند منطقهای از اعضای کلیدی سازمان همکاری شانگهای به شمار میروند. تاجیکستان، ازبیکستان، قرقیزستان، قزاقستان، پاکستان و ایران نیز از اعضای اصلی این سازمان منطقهای به شمار میروند. ایران پارسال به صورت رسمی عضویت شانگهای را بدست آورد.
افغانستان از سال ۲۰۱۲ به این طرف، در کنار بلاروس و بلغارستان از اعضای ناظر در سازمان همکاریهای شانگهای بوده اما از وقتی طالبان به قدرت رسیدهاند، افغانستان در نشستهای شانگهای حضور نداشته است.
حکومت خود خوانده طالبان بدلیل رفتارهای ضد حقوق بشری، نقض گسترده حقوق زنان، انحصار شدید قومی و سیاسی قدرت و موجودیت گروههای مختلف تروریستی در افغانستان، تا کنون از سوی جامعه جهانی برسمیت شناخته نشده است. جامعه جهانی بارها از طالبان خواسته که با رعایت حقوق بشر، تشکیل حکومت فراگیر، رفع محدودیتها علیه زنان و مبارزه موثر با گروههای تروریستی زمینه برسمیت شناسی حاکمیت خود را فراهم سازند اما این گروه به خواستهای جهانی تمکین نکرده و با تاکید بر اجرای قوانین سختگیرانه و رفتار خشن با مردم افغانستان موجی از مهاجرت و فقر و بی ثباتی اجتماعی را در داخل دامن زده است.
جبهه آزادی: ۶ طالب در کندز کشته و زخمی شدند

جبهه آزادی افغانستان در خبرنامهای گفته است که شام امروز، سه شبنه، ۲۴ میزان/مهر، نیروهایش بر«قراول» مقام ولایت کندز حمله کردهاند که در نتیجه آن ۴ عضو طالبان کشته و ۲ عضو دیگر این گروه زخمی شدند.
ولایت شمال شرقی کندز، یکی از ولایتهایی که جبهات نظامی ضد طالبان حملاتی را علیه این گروه در آن انجام میدهند.
جبهه آزادی افغانستان یکی از دو جبهه نظامی فعال ضد طالبان است که حملاتی را علیه این گروه انجام میدهد.
سفیرایران در کابل: بد رفتاری با مهاجران افغانستان «تبلیغ دشمن» است

وزارت مهاجرین حکومت خود خوانده طالبان گفته که خلیلالرحمن حقانی در دیدار با سفیر ایران در کابل در مورد اعزام هیأتی به ایران جهت بررسی مشکلات مهاجران افغانستان در این کشور توافق کرده است.
وزارت مهاجرین حکومت خود خوانده طالبان به نقل از حسن کاظمی قمی سفیر و نماینده ویژه ایران برای افغانستان نوشته است که گزارشها در مورد بدرفتاری با مهاجران افغانستان در ایران،«واقعیت ندارد و تبلیغ دشمن است».
به نقل از سفیر ایران درکابل آمده که ایران در شرایط دشوار در کنار مردم افغانستان است.
یک روز پیش رسانههای ایران به نقل از حسن خمینی نواسه آیتالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران گزارش دادند که او نیز گفته، تبلیغات بی دلیل و دروغین در باره مهاجرین افغانستان در ایران شکل گرفته و باید این تبلیغات خنثیسازی شود.
این در حالی است که روز گذشته، شیرمحمد عباس استانکزی معاون سیاسی وزارت امور خارجه حکومت خود خوانده طالبان در دیداری با شماری از بازرگانان، از رفتار دولتهای ایران و پاکستان با مهاجران افغانستان انتقاد کرد.
آمار دقیقی از تعداد مهاجران افغانستان مقیم در ایران در دست نیست اما برخی از نهادهای دولتی و بینالمللی از حضور ۵ تا ۶ میلیون مهاجر افغانستانی در ایران سخن میگویند.
در این اواخر گزارشهای متعددی از اخراج جمعی روزانه هزاران تن از مهاجران افغانستان از ایران نشر شده است.
کسانی که از ایران اخراج شدهاند، میگویند که پولیس در تمامی نقاط ایران دنبال مهاجرین میگردد و روزانه هزاران تن بازداشت و جبراً از این کشور اخراج میشوند.
برخی از مهاجرین گفته اند که پولیس ایران هنگام بازداشت مهاجران به اسناد و مدارک چندان توجه ندارند و در بسیاری موارد کسانی را اخراج کرده اند که پاسپورت شان ویزا معتبر داشته است.
مقامهای نیروهای انتظامی ایران اما بارها اعلام کردهاند که مهاجران فاقد مدرک را اخراج میکنند. طبق اعلام آنان، در نظر است که تا پایان سال جاری خورشیدی، ۲ میلیون مهاجر افغانستان از ایران اخراج شوند.
آمارهایی که مقامهای نیروی انتظامی ایران تا کنون در مورد تعداد مهاجرین اخراج شده در شش ماهه اول سال جاری خورشیدی اعلام کردهاند، متفاوت بوده است. چندی پیش، فرمانده کل نیروهای انتظامی گفت که از اول سال تا کنون ۷۰۰ هزار تن از ایران اخراج شده اند اما بعدتر یک مقام نیروی انتظامی تعداد اخراج شدگان را ۵۰۰ هزار عنوان کرد.
مهاجرت به یک مشکل جدی در افغانستان و ایران مبدل شده است.
مقامهای طالبان در حالی از بررسی مشکلات مهاجرین در ایران و برگشت مهاجران سخن میگویند که هنوز به باور آگاهان روند مهاجرت از افغانستان به ایران متوقف نشده است. عمدهترین دلیل مهاجرت، ترس از تهدیدهای طالبان و فقر و بیکاری است.
چند روز پیش، حسن کاظمی قمی سفیر ایران در کابل در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفت که در مورد جلوگیری از مهاجرت طرحهایی را در زمینه اشتغالزایی در افغانستان با حضور سرمایهگذاران ایرانی با طالبان شریک کرده اند که اگر آنان«اراده خود را آشکارسازند» ایران آماده اقدام است.
آقای قمی در نشست فارمت مسکو نیز گفت که یکی از موضوعات مورد علاقه ایران در بحثهای منطقهای پیرامون افغانستان، مساله مهاجرت است. او از کشورهای منطقه خواست که در جهت جلوگیری از مهاجرت کار و همآهنگی بیشتر کنند.
حمله موشکی و پهپادی روسیه به میکولایف اوکراین

رسانهها، به نقل از مقامهای محلی در شهر میکولایف واقع در جنوب اوکراین، گزارش داده اند که ارتش روسیه دیروز این شهر را با موشک و پهپاد مورد حمله قرار داده است.
ویتالی کیم، رئیس بخش نظامی در میکولایف، روز سهشنبه، ۲۳ میزان/مهر، اعلام کرد که حملات سنگین روسیه به این شهر باعث کشته شدنِ یک زن و زخمی شدن ۱۶ نفر دیگر شده است.
او گفته که این حملات روسیه به تاسیسات زیرساختی شهر در ضمن، به یک مجموعه رستوران، غرفههای تجاری، ساختمانهای مسکونی و موترها آسیب زده و همچنان براساس اعلام بخش اورژانس میکولایف این حمله باعث ایجاد چندین آتشسوزی در شهر شده است.
ارتش اوکراین همراه با سرنگون کردن حدود ۱۲ پهپاد روسی، گفته است که ارتش روسیه در این حمله از ۹ موشک که ۷ موشک آن نوع s۳۰۰/۴۰۰ بوده و همچنین بیش از ۱۷ پهپاد استفاده کرده است.
این در حالیست که مسکو پیوسته حمله بر زیرساختهای اوکراین و غیر نظامیان را رد نموده است.
ادامه حملات اسرائیل به لبنان، انتقاد امیر قطر و هشدار ایران به اسراییل

در پی گسترش حملات اسرائیل بر لبنان و غزه، امیر قطر، گفته که«اسرائیل با اجرای طرحهای از پیش آماده شده» در مناطقی مانند کرانه باختری و لبنان، گزینه«گسترش تجاوز را انتخاب کرد.»
شیخ تمیم بن احمد آلثانی، امیر قطر افزوده که«ما بارها درباره تشدید تنشها در لبنان و تجاوزات اسرائیل و پیامدهایی که بر منطقه دارد، هشدار دادهایم.»
با این حال، امیر قطر گفته که همچنان در زمینهی رسیدن به آتشبس و توافق مبادله گروگانها در غزه نقش میانجی خود را ایفا خواهد کرد و کشورش آماده است برای ختم درگیری و بحران در خاورمیانه، عمل نماید.
در همین حال، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران، خطاب به اسرائیل گفت:«این دم شیر است، به بازی مگیر.» او افزود:«لازم است اینجا برای گوشهای شنوا اعلام کنیم که به هیچ عنوان با ایران شوخی نکنید.»
این در حالی است که رادیوی ملی اسراییل گزارش داده که در نشست امنیتی شماری از اعضای کابینه دولت به رهبری بنیامین نتانیاهو، تصمیم نهایی حمله به ایران گرفته شده و اکنون تنها این تصمیم باید به تصویب کابینه برسد.
در مورد پاسخ اسرائیل به ایران، جزئیات بیشتری هنوز منتشر نشده است.
از سویی هم ارتش اسرائیل از حمله به ۲۳۰ هدف در لبنان و غزه در یک شبانهروز اخیر خبر داده اعلام کرده که از این میان، بیش از ۲۰۰ هدف متعلق به حزب الله از جمله پرتابگرهای راکت و مواضع ضد تانک را در لبنان زده است و در این درگیریها دهها عضو حزب الله را کشته است.
حماس نیز اعلام کرده که ارتش اسرائیل طی حملاتی در غزه، ۱۵ غیر نظامی به شمول چند کودک را کشته است.
دو تن در درگیری با کوچیها در پروان زخمی شدند

منابع مردمی درشهرستان/ولسوالی جبلالسراج ولایت پروان به خبرگزاری پورانا میگویند که کوچیها با مردم در منطقه گلبهار این شهرستان درگیر شده و دو تن از طرفین زخمی شدهاند.
به گفته منابع، درگیری میان کوچیها و مردم محل، امروز، سه شنبه۲۴میزان/مهر، زمانی به وقوع پیوسته که کوچیها حیوانات خود را به مزارع مردم محل به چرا برده که با مخالفت مردم محل مواجه شده است.
مردم محل میگویند که در این درگیری، شخصی به نام عبدالمعروف از باشندگان محل زخمی شده و در مقابل یک نفر کوچی به نام خسته گل نیز زخمی شده است.
به گفته مردم محل، عبدالمعروف از ناحیه سر در نتیجه اصبات سنگ زخمی شده اما زخمی کوچیها از ناحیه کمر آسیب دیده است.
باشندگان محل میگویند که چند بار به کوچیها گفتهاند که رمههای خود را به مزارع مردم رها نکنند اما آنان به حرف مردم گوش نکرده و به زور متوسل شدهاند.
مردم محل گفتهاند که چندین بار بابت زورگویی کوچیها به اداره محلی شهرستان جبلالسراج شکایت کردهاند اما کسی به شکایت آنان رسیدگی نکرده است.
منطقه گلبهار درمسیر و آمد کوچیهایی قرار دارد که از ولایتهای جنوب به سمت شمال از راه پنجشیر میروند و با رسیدن فصل سرما برگشت کرده و دوباره به جنوب میروند.
کوچیها با خود رمههای بزرگ گوسفند و شتر و… دارند که اکثراً در مسیر راهها با مردم محل بخاطر استفاده از مزارع مردم درگیر میشوند.
مردم شهرستان جبلالسراج ولایت پروان میگویند که در گذشته کوچیها با مردم درگیر نمیشدند اما در سه سال اخیر درگیری آنان با مردم افزایش یافته و آنان با اتکا به حمایت طالبان، به زورگویی متوسل میشوند.
نکته دیگری که مردم پروان از آن ابراز نگرانی میکنند این است که به گفته آنان کوچیها در برخی از مناطق علفچرها و زمینهای متعلق به مردم محل را که لامزروع هستند، به نام چراگاه غصب نموده و سپس ادعای مالکیت میکنند.
قطعنامه«جرگهِ عدالت»پشتونهای پاکستان و سوال اجرایی آن

جنبش تحفظ پشتون که یک سازمان اجتماعی قومی در پاکستان است، روز شنبه۲۱ میزان/مهر نشست بزرگی را با حضور متنفذین قبایل پشتون در پاکستان تحت نام«جرگه عدالت» در ایالت خیبرپختونخوا، برگزار کرد که به مدت دو روز ادامه یافت و به تاریخ ۲۲ میزان/مهر، با صدور قطعنامهای به کارش پایان داد.
این نشست در زمانی برگزار شد که از یک طرف دولت پاکستان فعالیت جنبش تحفظ پشتون را غیرقانونی و ممنوع اعلام کرد و از سوی دیگر، دولت پاکستان با برگزاری جرگه پشتونها مخالفت کرد. پیش از برگزاری جرگه، چندبار پولیس به محل برگزاری جرگه یورش برده و برگزار کنندگان را مورد ضرب و شتم قرار داده و عدهای بازداشت کرد. چند نفر در جریان زد وخورد با پولیس کشته و زخمی نیز شدند. سرانجام اما برغم مخالفتها جرگه یک روز با تاخیر برگزار شد.
منظور پشتین رهبر جنبش تحفظ پشتون و از برگزار کنندگان اصلی جرگه در مراسم گشایش جرگه گفت که پشتونها طی چند دهه اخیر در پاکستان در فقر و محرومیت و ناامنی زندگی کرده و دچار عقبماندگی شدید شده اند و ایجاب میکرد تا بزرگان قومی جمع شده و پیرامون رهایی از وضعیت موجود تصمیم بگیرند. او دولت مرکزی پاکستان را به زیرپا کردن حقوق اساسی پشتونها متهم کرد و گفت که به گونه سازمان یافته مناطق پشتون نشین در فقر و محرومیت نگهداشته شده و از امکانات مناطق پشتون نشین به نفع دولت مرکزی و علیه کشورهای همسایه استفاده شده است.
برخی از ناظران برگزاری جرگه پشتونها با مطالبات بلندپروازانه که حاوی اشاراتی به جداییطلبی هم است، سرآغاز یک فصل جدید در حیات سیاسی پاکستان عنوان کرده و از احتمال تشدید مطالبات تجزیهطالبانه و تعمیق بحران اجتماعی در پاکستان سخن گفته اند.
چند مورد در این قطعنامه بحثبرانگیز شده و آگاهان امور، اجرایی شان آن را دشوار و حتا غیرعملی میدانند.
درخواست خروج ارتش پاکستان و شبهنظامیان فعال از خیبرپختونخوا؛ فرضی خواندن مرز رسمی دیورند میان دو کشور و لغو صدور ویزا میان دو کشور؛ تعیین قیمت نازل برق براساس فیصله جرگه و حل اختلافهای قبایل و طوایف و مداخله نکردن حکومت پاکستان، از عمدهترین مواردی است که به باور بسیاری از آگاهان اجرایی کردن آن نامقدور یا بسیار دشوار و تنشزا خواهد بود.
به باورآگاهان هر چند این مطالبات و درخواستها یا در واقع دساتیری که از سوی جرگه صادر شده، ممکن برای پشتونهای پاکستان برحق و ضروری دانسته شود اما اجرایی شدن آنان به تصامیم دولتهای پاکستان وافغانستان و اقوام و مردمان دیگری بستگی دارد که غیر از پشتون ها در این دو کشور زندگی میکنند. به گونه نمونه حتا اگر دولتهای افغانستان و پاکستان بپذیرند که صدور ویزا برای پشتون های دو کشور لغو شود، این یک تصمیم صرفن دولتی نخواهد بود بلکه دیگر شهروندان دو کشور نیز حق دارند در باره موافق یا مخالف باشند.
بیش از هفتاد درصد جمعیت افغانستان غیرپشتونها هستند. لغو صدور ویزا میان دو کشور به امنیت و زندگی همه مردم تاثیر میگذارد و آنان حق دارند که از دولت بخواهند که مرزها را بندد و بدون ویزا اجازه سفر کسی به داخل کشور را ندهد. همین گونه مردم پاکستان نیز حق دارند.
در گذشته به دلیل بسته نبودن مرز و گاهی هم لغو صدور ویزا میان قبایل، گروه های تروریستی بیشترین استفاده را کرده و از این کشور به آن کشور و به برعکس در رفت و آمد بودند که نه دولت افغانستان قادر به پیگیری آنان بود و نه دولت پاکستان. بنابراین تصمیم در مورد لغو صدور ویزا تصمیم نمایندگان مردم در دولت های دو کشور است که باید براساس سنجش سود و زیاد و مسایل امنیت ملی کشورها مورد بررسی قرار گیرد و تصمیمگیری شود. گیرنده چنین تصمیمی نمیتواند شماری از متنفذین قومی یک قوم در یک کشور باشد.
موارد دیگری هم وجود دارد در این قطعنامه که نیاز به تجزیه و تحلیل دارد اما عجالتاً رسانهها به همین چند نکته اشاره شده در بالا، پرداختهاند.
تا کنون مقامهای دولت پاکستان واکنش رسمی به فیصلههای جرگه پشتونها نشان نداده است. از جانب طالبان افغانستان نیز دیروز سخنگوی اداره موسوم به امر به معروف این گروه، جرگه پشتون ها را کار آی اس آی پاکستان دانست که به گفته او از مجبوریت های پشتون ها استفاده میکند.
البته برخی از چهرههای شناخته شده پشتون در افغانستان مانند حامد کرزی رییس جمهوری پیشین و شماری از اعضای کابینه دولت جمهوری از قبیل حنیف اتمر(وزیر امور خارجه پیشین) و محمد عمر داوودزی( وزیر امور داخله حکومت پیشین) از جرگه پشتونها حمایت کردهاند.
میتوان گفت که تا کنون دو گونه واکنش از سوی پشتونهای افغانستان در رابطه به جرگه پشتونهای پاکستان وجود داشته است. برخی از آن حمایت کرده اند و برخیها به شمول برخی از مقامهای طالبان با آن مخالفت کردهاند.
با این حال، جرگه یاد شده، یک رویداد مهم در تحولات اجتماعی و سیاسی افغانستان و پاکستان به شمار می رود و میتواند تبعات مثبت و منفی زیادی بر روندهای سیاسی و اجتماعی در دو کشور داشته باشد.
در زیر متن قطعنامه ۲۱ مادهای جرگه پشتونهای پاکستان، جهت آگاهی خوانندگان قرار داده میشود:
متن
قطعنامۀ جرگۀ عدالت قومی جنبش تحفظ پشتون در پاکستان:
۱ – اگر ارتش پاکستان، طالبان(تی تی پی)، داعش و هر گروه مسلح دیگر تا دو ماه مناطق پشتون نشین را ترک نکنند، قوم پشتون به پا می خیزند و آنها را با زور از مناطق شان اخراج می کنند.
۲ – یک ارتش ملی پشتون ها تشکیل خواهد شد. هر حزب و هر ولسوالی سه، سه هزار جوان غیرمسلح را به این ارتش ملی می دهند. این ارتش از وطن پشتون ها محافظت می کند.
۳ – جرگه فیصله کرد که رفت و آمد میان دو طرف دیورند و تجارت در این مسیر این خط و میان دو طرف آزاد و بدون پاسپورت و ویزا باشد.
۴ – ممنوعیت ها بر جنبش تحفظ پشتون(پی تی ام) باید برداشته شود.
۵ – پشتون ها در سایر ایالات مورد تبعیض قرار نگیرند.
۶ – قیمت هر یونت برق در مناطق قبایلی مجانی و در سایر مناطق خیبر پشتونخوا پنج کلدار پاکستانی باشد.(قیمت هر یونت برق شصت کلدار پاکستانی است)
۷ – پول های اضافی برق را که بیشتراز پنج کلدار از مردم ایالت خیبر پشتونخوا گرفته شده و به دیگر ایالت ها داده شده است باید هر چه سریعتر این پول ها که قرض پشتوخوا است را به مردم پشتونخوا پرداخت شود.
۸ – شناخت کارت یا شناسنامه های مسدود شده پشتون ها باید باز شود.
۹ – یک کمیته را جرگه تشکیل میدهد تا دوسیه های(پرونده ها) ناپدید شدگان عمدی و جبری(ناپدید شدگان پشتون هادر پاکستان) و موضوع شهدا را در داخل پاکستان و هم چنان در سازمان ملل متحد و دادگاه کیفری بین المللی ارائه و تعقیب کند. همچنین کمیته ویژه ای از وکلا برای بازگرداندن افراد گم شده و زمین های غصب و مصادره شده ساخته می شود.
۱۰ – امکانات و وسایل پشتون ها در اختیار پشتون ها باید باشد. آن وسایل و امکانات مناطق پشتون که به ضرر است باید مسدود شود. معلومات و اطلاعات در این مورد توسط یک کمیتۀ تعیین شده و موظف تهیه می شود.
۱۱ – پشتون ها دیگر به کسی باج نمیدهند و اگر کسی آنها را مجبور کند جرگه با آنها برخورد می کند.
۱۲ – وعده های کمک به مناطق قبایلی باید عملی شود.
۱۳ – ارتش نباید در امور حقوقی دخالت کند.
۱۴ – سنت دختر دادن در بدل بد، به پایان رسیده است. هیچ دختری به عنوان انتقام قتل یک مرد قاتل داده نمی شود.
۱۵ – جرگه برای حل منازعات مذهبی و قومی اقدام می کند.
۱۶ – تمامی زندانیان سیاسی باید فورا آزاد شوند.
۱۷ – از علی وزیر تا آخرین کسی که دستگیر شده است و تمام اعضای بازداشت شدۀ جرگه باید فوراً آزاد شوند. اگر بعد از این یکی از اعضای جرگه دستگیر شود یا مشکل مشابه ایجاد شود، جرگه در مورد آن، فیصلۀ بسیار سخت دیگر خواهد کرد.
۱۸ – برای شناسایی عاملان حمله بر شرکت کنندگان جرگه و اجرای عدالت برای خانواده های شهدا اقدام عملی صورت می گیرد.
۱۹ – خانواده های آواره که می خواهند به مناطق خود بازگردند، جرگه آنها را به خانه ها و روستاهای شان منتقل می سازد.
۲۰ – هشتاد نفر بزرگان از میان اعضای جرگه برای تطبیق و اجرایی ساختن فیصله های جرگه تعیین می شوند.
۲۱ – از طالبان افغانستان به نرمی خواسته می شود تا درهای تعلیم و تحصیل را برای دختران باز کنند.
متن فوق از سوی شبکه اطلاعرسانی افغانستان به عنوان متن کامل قطعنامه جرگه پشتونها منتشر شده است که فقط جهت آگاهی خوانندگان اینجا گذاشته شد.
متن اصلی به زبان پشتو نگاشته شده که رسانهها آن را به فارسی برگردان کردهاند.
«اشکِ تمساحِ» طالبان برای کسانی که از ظلم آنان فرار کردهاند!

شیر محمد عباس ستانکزی معاون سیاسی وزارت امور خارجه حکومت خودخوانده طالبان از رفتار ایران و پاکستان با مهاجران افغانستان انتقاد کرده و این دو کشور را به «نقض» قوانین و مراودات دو جانبه متهم کرده است.
او گفته که«برخی از روزنامهها و سیاسیون ایران در رابطه با مهاجرین افغانستان سخنان تحریکآمیز میزنند و تلاش میکنند فضا را برای افغانها در این کشور تنگتر کنند.» وی از حکومت و رهبری ایران خواست که با مهاجران افغانستان با «شفقت اسلامی و حقوق همسایگی» رفتار کنند.
عباس ستانکزی گفته که مهاجران افغانستان در ایران یارانه دریافت نمیکنند بلکه خودشان کار میکنند، مالیات میپردازند و در آبادانی ایران نقش مهمی را ایفا کردهاند و«نباید با آنها بدرفتاری صورت بگیرد.»
عباس استانکزی در حالی این اظهارات را بیان میکند که در سال اخیر بیش از ده میلیون نفر از افغانستان به کشورهای ایران و پاکستان مهاجر شده و عمدهترین دلیل مهاجرت مردم افغانستان ظلم و بدرفتاری طالبان دانسته میشود. دلیل عمده دیگر مهاجرت، فقر و بیکاری شدید است که مردم برای پیدا کردن لقمه نانی به ایران و پاکستان میروند. این دلیل نیز به طالبان ربط دارد. این گروه از زمانی که اداره امور کشور را در نتیجه یک معامله با امریکا بدست گرفت، کشور از نظر اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دچار ورشسکتگی شدید شد. سرمایهداران، مغزهای متفکر، صاحبان مشاغل، نهادهای خارجیها و موسسات خصوصی سرمایهگذار همه کشور را ترک کردند. این امر باعث شد تا سطح بیکاری به آسمان بزند و مردم محتاج یک لقمه نان شوند.
البته در این شکی نیست که وضعیت مهاجرین افغانستان در ایران و پاکستان بسیار وخیم و دردناک است. اخراج هزاران تن روزانه از مرزهای این دو کشور، مصداق عینی فاجعه دردناک بشری در قرن حاضر است.
ایران و پاکستان دلایل خود را برای اخراج مهاجران افغانستان دارند که تا حدودی میتواند موجه باشد. موجه به این معنا که هر کشوری حق دارد اتباع خارجی غیرمجاز را اخراج کند. البته با التزام به ارزشهای حقوق بشری و احترام به کرامت انسانی افراد در روند بازداشت و اخراج.
اما بحث این است که طالبان از نظر اخلاقی صلاحیت آن را ندارد که از دولتهای ایران و پاکستان بخاطر رفتار نادرست شان با مهاجران افغانستان انتقاد کند. زیرا در قدم اول این طالبان هستند که با مردم افغانستان دشمنی دارند و زندگی را برای مردم جهنم ساختهاند. اگر طالبان به کرامت انسانی و حقوق شهروندی و انسانی شهروندان افغانستان احترام بگذارند، مردم به کشورهای همسایه مهاجرت نمیکنند و اگر هم که به دلایل فقر و بیکاری مهاجرت کنند، کشورهای همسایه با آنان بدرفتاری نمیکنند. اما حالا وقتی کشورهای ایران و پاکستان نگاه میکنند که طالبان هر روز مردم افغانستان را به دلایل واهی میکشند و شکنجه میکنند، رفتارهای خود شان با مهاجران زیاد قبیح به نظر نمیرسد.
چند روز پیش، حسن کاظمی قمی سفیر و نماینده ویژه ایران برای افغانستان، در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفت که ایران با طالبان وارد بحث و گفت وگو در باره مهاجران افغانستان در ایران شده اما او اراده طالبان برای رسیدگی به این معضل را زیر سوال برد و گفت که «اگر حکومت سرپرست اراده خود را آشکار بسازد» ما آماده اقدام هستیم. او از پیشنهادهای ایران برای سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، صحت و آموزش سخن گفت که اگر طالبان توافق کنند که این برنامهها اجرایی شود، زمینه اشتغال در افغانستان فراهم میشود و مردم مجبور به مهاجرت به ایران نیستند.
از صحبتهای نماینده ایران برای افغانستان چنین برداشت میشود که ایران تلاشهای خود را برای حل بنیادی مهاجرت انجام داده اما طالبان در این راستا کاری انجام نداده است. این بدان معناست که جدا از اینکه طالبان عامل مهاجرت مردم افغانستان هستند، برای برگشت به وضعیت قبل و حل اساسی مشکل مهاجرت کاری نمیکنند. با این وجود، داد و فریاد لفظی معاون سیاسی وزارت امور خارجه حکومت خود خوانده طالبان همان اشک تمساح است. مردم را با ظلم و جنایت خود مهاجر و آواره بسازید و بعد در یک رویکرد عوامفریبانه طوری وانمود کنید که مدافع آنان در بیرون از کشور هستید.
طالبان روابط گسترده دیپلماتیک با ایران دارد و تا کنون هیچ گزارش وجود ندارد که این گروه برای رفع مشکلات مهاجرین اقدامی در ایران کرده باشد. این گروه از روابط دیپلماتیک با ایران منفعت سیاسی خود را مطمح نظر دارد و چیزی به نام مردم در برنامه کاری طالبان وجود ندارد.
اگر طالبان واقعن دل شان به مردم افغانستان بسوزد، بهترین کار برای مردم افغانستان که از جانب این گروه میتواند انجام شود، کنار رفتن از قدرت و برگشتاندن حاکمیت به مردم است. اگر دولت از گروگان طالبان در افغانستان آزاد شود، مردم راه و چاه خود را پیدا میکنند و افغانستان ظرفیت های زیادی برای کار و سازندگی و توسعه دارد. ظرفیتهایی که حاکمیت طالبانی همه را منجمد ساخته و مردم را محتاج همسایهها.
توسعهِ تبعیض جنسیتی؛ زمانِ مراجعه بیماران به شفاخانه زنانه و مردانه شد

منابع مردمی در ولایت بدخشان میگویند که طالبان زمان مراجعه بیماران به شفاخانه مرکزی این ولایت را بر اساس جنیست افراد تقسیمبندی نموده و مقرر کردهاند که زنان بیمار پیش از چاشت و مردان بیمار پس از چاشت به شفاخانه مراجعه کنند.
به گفته منابع، زمانبندی مقرر شده طالبان از اوایل هفته جاری در این شفاخانه اعمال شدهاست.
گفته شده که این مقررات پس از سفر یک مقام ارشد اداره موسوم به امر به معروف طالبان به بدخشان وضع شده است. این مقام برای نظارت از اجرای فرمان امر به معروف رهبر این گروه به بدخشان سفر کرده است.
آگاهان به این باوراند که مقرره جدید طالبان در شفاخانه بدخشان مشکلات زیادی را برای بیماران و بیمارداران ایجاد میکند. آنان با اشاره به اینکه بیماری زن و مرد نمیشناسد میگویند که چالش فرا راه تطبیق این مقرره این است که مثلا هرگاه یک زن پس از چاشت دچار یک بیماری عاجل و شدید شود و به شفاخانه مراجعه کند و شفاخانه از پذیرش آن خودداری کند، امکان تلف شدن بیمار وجود دارد. همین مشکل البته برای بیماران مرد هم پیش میآید.
مقام طالبان اداره امر به معروف طالبان، همچنین فروش و خرید کاندوم را در بدخشان ممنوع کردهاست.
وضع و اعمال مقررات محدود کننده پس از آن که طالبان قانون موسوم به امر به معروف را اجرایی کردند، افزایش یافته است.
نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر و حقوق زنان، در واکنش به وضع قانون امر به معروف طالبان ابراز نگرانی کرده بودند که این قانون دست ماموران اداره امر به معروف طالبان را در اعمال محدودیتهای بیشتر و حتا ارتکاب جنایت از سوی آنان باز میکند.
گرچه در بسیاری از ولایتها پس از انفاذ قانون امر به معروف، طالبان مقررات سختگیرانهای بر زندگی عمومی مردم وضع کردند و بر اجرای اجباری آن پافشرده اند اما در ولایت بدخشان اداره امر به معروف این ولایت، بیش از سایر ولایتها اقدام به وضع مقررات سختگیرانه کرده است.
در چند روز اخیر ماموران این اداره در بدخشان، کشیدن دندان پوسیده، سوار شدن زن و مرد در یک موترسایکل و فروش کیک به مناسبت روز دختر را جرمانگاری کردند.
دمیدیالاین: از قاچاق اسلحه امریکایی به طالبان پاکستان جلوگیری شد

دمیدیالاین یک رسانه پاکستانی گزارش داده که نیروهای امنیتی پاکستان سلاحهای امریکایی قاچاق شده از افغانستان را که قرار بود بدست طالبان پاکستان برسد، کشف و ضبط کردهاند.
تفنگهای تهاجمی ام۴، تفنگچه، ابزار دید در شب و هزاران گلوله شامل این محموله قاچاق اسلحه بوده که بدست نیروهای امنیتی پاکستان افتاده است.
ارزش مجموعی این محموله سلاح بیش از ۱۲۶ هزار دالر امریکایی تخمین زده شده است.
در پیوند به این رویداد راننده موتر و همکار وی بازداشت شده است.
در گزارش گفته شده که، این سلاحها به هدف انتقال به شبهنظامیان مخالف دولت پاکستان، از جمله تحریک طالبان پاکستانی (TTP) قاچاق شده بود.
منابع امنیتی میگویند که مقدار زیادی از سلاحهای امریکایی به جا مانده از نیروهای امریکایی در افغانستان، در دسترس گروههای شبهنظامی پاکستان قرار گرفته است. به گفته آگاهان نظامی، این سلاحها یا به طور قاچاق توسط تاجران سلاح به پاکستان قاچاق شده و به فروش رسیده و یا هم بخشی از آنان در زمان سقوط جمهوریت، توسط طالبان پاکستان که در جنگ علیه نظام پیشین همکار طالبان افغانستان بودند، به پاکستان منتقل شده است.