طالبان: ۷۰میلیارد بانکنوت را آتش زدیم؛ مردم: نمیتوان به حرف طالبان باور کرد

بانکنوتهای مندرس شده یکی از مشکلات همیشگی در حکومت خود خوانده طالبان بوده است. طالبان بانکنوت چاپ نمیکنند و بانکنوتهای کهنه و مندرس به زور در گردش نگهمیدارند. این امر دادوستد را میان مردم و مغازهداران دشوار و دردسرساز ساخته است.
مردم همواره شکایت دارند که هنگام خرید اجناس با دکانداران به مشکل مواجه هستند. بسیاری از دکانداران از گرفتن پولهای مندرس مشتریان خودداری میکنند.
دکانداران نیز میگویند که هنگام خرید کالا از بازرگانان بزرگ با مشکل مواجه اند و صرافان و عمده فروشان بانکنوتهای کهنه و فرسوده شده را از آنان قبول نمیکند.
به تازگی بانک مرکزی تحت کنترول طالبان، ادعا کرده که در یک سال گذشته، بیش از ۷۰ میلیارد افغانی(معادن یک میلیارد دالر) بانکنوت مندرس شده و فرسوده را آتش زده است.
اما شهروندان افغانستان میگویند که طالبان مقدار اندکی از بانکنوتهای مندرس را آتش میزند و بخش زیادی از آن را دوباره وارد بازار مینمایند.
یکی از دکانداران مندوی کابل گفته که«فرماندهان طالبان پولهای کهنه را دوباره به بازار وارد میکنند.»
آنان مدعی شده اند که طالبان بانکنوتهای فرسوده را از طریق بانک مرکزی به بانکهای خصوصی توزیع میکنند و بانکهای خصوصی، حقوق کارمندان دولتی را با همین بانکنوتها پرداخت میکنند.
آگاهان امور اقتصادی هم به ادعای طالبان مبنی بر حریق کردن بانکنوتهای مندرس شده، به دیده شک و تردید مینگرند.
به باور آگاهان، در صورتی که ۷۰ میلیارد افغانی جایگزین پولهای کهنه شده باشد، تعداد بانکنوتها فرسوده شده باید کم شود، اما نه تنها کم نشده که به گفته آگاهان اقتصادی، با گذشت هر روز مقدار بانکنوتهای فرسوده شده در بازارها چند برابر شده است.
حکومت خودخوانده طالبان به دلیل عدم مشروعیت بینالمللی اجازه چاپ پول را ندارد و هیچ کشور و شرکت پول، اجازه ندارد که برای طالبان پول چاپ کند. سال گذشته سازمان ملل متحد اجازه چاپ یک مقدار پول را برای طالبان صادر کرد اما به نظر میرسد که این مقدار برای حل معضل اساسی بانک نوت در افغانستان بسنده نیست.
درادامه سیاستِ تحریم زنان؛ طالبان در دایکندی زنان را از کار در رسانهها منع کردند

مسوولان رسانههای محلی و منابع مردمی در ولایت دایکندی تایید کرده اند که اداره امربه معروف و نهی از منکر حکومت خودخوانده طالبان در این ولایت، کار زنان در رسانهها را ممنوع کرده است.
مسوولان رسانههای دایکندی گفته اند که پس از بازدید ماموران اداره موسوم به امربه معروف از رسانههای خصوصی، به مسوولان دستور دادند که پس از این بانون اجازه کار و فعالیت در رسانهها را ندارند و«صدای هیچ خانمی» از رسانهها نباید «شنیده» شود.
در قانون امر به معروف طالبان، صدای زنان«عورت» خوانده شده و شنیدن آن برای مردان نامحرم ناروا دانسته شده است.
دایکندی از ولایتهای مرکزی و کوهستانی افغانستان است که در حال حاضر بهشمول تلویزیون دولتی تحت کنترل طالبان، دو ایستگاه رادیویی(اف ام) نیز فعالیت دارند. با آنکه در دیگر نقاط افغانستان کار زنان ممنوع شده بود اما به نظر میرسد که در دایکندی هنوز هم شماری از بانوان مصروف کار در رسانههای محلی بوده اند.
روزگذشته مسوولان رسانهها و خبرنگاران در ولایت پکتیا ادعا کردند که کارمندان اداره امربه معروف طالبان درحاشیه یک نشست از آنان « اظهارنامه تصویری» گرفتند که نباید خبرهای منفی علیه حکومت طالبان نشر کنند.
معضل مدیریت صرافان؛ طالبان ۲۰۰ صرافی را در ننگرهار بستند

چگونگی مدیریت صرافیها یکی از معضلات در اداره طالبان بوده است. بارها از هجوم افراد طالبان به صرافیها، در کابل، هرات، کندهار و…گزارش شده است. صرافان میگویند که طالبان بدون ارایه طرحهای معقول و بدیل، یکباره و ناگهانی بر صرافیها یورش برده و میخواهند دساتیر مقام های خود با استفاده از خشونت و قوه قهریه اجرا کنند.
در تازهترین مورد، طالبان در شهر جلالآباد مرکز ولایت ننگرهار حدود ۲۰۰ صرافی را به اتهام نداشتن مجوز مسدود کرده اند.
منابع محلی درشهر جلالآباد گفته اند که طالبان از هر صراف در بدل دادن جواز یک میلیون افغانی تضمین بانکی درخواست کرده اند. تعداد زیادی از صرافان گفته اند که کل سرمایه آنان یک میلیون افغانی نیست تا آن را تضمین بدهند.
صرفانی که فعالیتشان متوقف شده، گفته اند که از یکسو در پروسه اخذ جواز موانع وجود دارد و از جانب دیگر، توان پرداخت مبلغ تعین شده به عنوان تضمین بانکی را ندارند. اما طالبان این پروسه را «جبری» اعلام کردند.
یکی از این صرافان در شهر جلال آباد اما ادعا کرده که، مسئله نداشتن جواز یک بهانه است و «طالبان با مسدود کردن دکانهای صرافان، افراد خود شان را در مارکیت تبادله ارز جابهجا میکنند.»
پیش از این هم طالبان در کابل و هرات صدها دکان صرافی را به بهانه نداشتن جواز و نپرداختن پول تضمین بانکی مسدود کردند.
روزگذشته صدها صراف در شهر هرات در غرب افغانستان نیز به دلیل آنچه «بهانه تراشی» طالبان برای ایجاد ممانعت در کارشان عنوان میکنند، در مقابل دفتر، والی طالبان در هرات تجمع اعتراضی برپا کردند.
صرافان معترض در هرات گفته اند که بیشتر از یک ماه است که طالبان دکانهای آنان را مهروموم کرده و از هر صرافی (۹ میلیون افغانی) تضمین بانکی خواسته اند که توان پرداخت آن را ندارند.
منابع از سرای شهزاده کابل ادعا کرده اند که غرفههای که مقابل ساختمان سرای شهزاده قرار داشت، با وجود داشتن جواز و پرداخت کرایه به شهرداری از سوی طالبان مسدود شد و چند روز بعد، این غرفهها به افراد فرماندهان طالبان که بیشترشان «نفرات سراجالدین حقانی»، سرپرست وزارت داخله طالبان هستند سپرده شده و کار خود را آغاز کرده اند.
اظهارات وزیر داخله ایران در مورد«ساماندهی اتباع» به چه معناست؟

اسکندر مومنی وزیر امور داخله ایران گفته است که ساماندهی اتباع خارجی به زودی آغاز میشود. او گفته که نخستین اقدام در این زمینه، اخراج اتباع غیرقانونی و بدون مجوز است.
آقای مومنی روز پنجشنبه،۱۵سنبله/شهریور در سفری که به ولایت فارس ایران داشته گفته که«ساماندهی اتباع خارجی به زودی آغاز میشود و مردم اطمینان داشته باشند که این طرح به شکل کامل، با یک برنامه مناسب و با در نظر گرفتن ملاحظات منطقهای و همسایگی اجرا خواهد شد.»
وزیر امور داخله ایران گفته که«یکی از اولویتهایی که در مجلس اعلام کردیم، موضوع ساماندهی اتباع خارجی است و در همین زمینه یک دستور جامع در حال تدوین است و به زودی اجرایی میشود.»
در ایران وقتی سخن از اتباع خارجی در میان آید، بیشتر مراد از آن مهاجران افغانستان هستند. مهاجران افغانستان با وسواس و نگرانی سیاستهای دولت ایران در قبال مهاجران را دنبال میکنند. در این اواخر مقامهای ایرانی پیوسته از اخراج مهاجران افغانستان سخن گفتهاند. گزارشها حاکی از آن است که در ماههای اخیر روند اخراج مهاجران افغانستان از ایران تشدید شده و روزانه هزاران تن از این کشور اخراج میشوند.
آمار دقیقی از تعداد مهاجران افغانستان در ایران در دسترس نیست اما آمارهای تخمینی از حضور ۵ تا ۶ میلیون مهاجر افغانستان در ایران حکایت دارند.
با برگشت طالبان به قدرت، موجی جدید و قدرتمندی از مهاجرت در افغانستان شکل گرفت.
سازمان ملل میگوید که حدود ۱۰ میلیون تن در سه سال اخیر از افغانستان مهاجرت کرده اند که بیشتر آنان به ایران و پاکستان پناهنده شده اند.
هنوز روند مهاجرت در افغانستان متوقف نشده است. در تازهترین مورد، اداره مهاجرت سازمان ملل گفت که در یک هفته بیش از هفتادهزار نفر از افغانستان خارج شده اند. یعنی هر روز بیش از ده هزار نفر کشور شان را ترک میکنند.
فقر، بیکاری و ترس از خشونتها و سرکوبهای بیرویه طالبان عمدهترین دلایل مهاجرت مردم افغانستان به شمار میروند.
تعداد زیادی از نظامیان پیشین دولت افغانستان، کارمندان دولتی، فعالین سیاسی و خبرنگاران به ایران پناه بردهاند. آنان میگویند که در مقایسه به پاکستان، در ایران احساس امنیت بیشتری میکنند، زیرا به گفته آنان طالبان در پاکستان نفوذ بیشتر دارند و چند بارگزارشهایی از قتل مرموز نظامیان پیشین در پاکستان گزارش شده است.
بحث حضور مهاجران افغانستان در ایران نیز یک بحث جدی است. بعضی مواقع در برخی از مناطق ایران شماری از گروههای اجتماعی خواستار اخراج مهاجران افغانستان شدهاند. در برخی مواقع اما مقامهای دولتی از اخراج مهاجران افغانستان سخن گفتهاند. مباحث زیادی در ایران پیرامون حضور مهاجران افغنستان و چگونگی این حضور مطرح شده است.
به صورت کلی دو دیدگاه در ایران در خصوص مهاجران افغانستان وجود دارد:
یک دیدگاه، دیدگاه بشردوستانه و مبتنی بر همسایهداری و برادری و اشتراکات فرهنگی و زبانی ودینی است. طرفداران این دیدگاه مخالف جدی حضور مهاجران افغانستان نیستند و میگویند که حضور مهاجران باید قانونمند باشد و از نیروی کار ارزان مهاجران باید در جهت توسعه اقتصادی ایران استفاده شود و در عین حال امور اتباع طوری سازماندهی شود که هم مهاجران بتوانند احساس امنیت و آرامش داشته باشند و هم حضور آنان موجب دردسر برای مردم ایران یا برای نهادهای امنیتی نباشد.
دیدگاه دوم اما بیشتر بر اخراج بی قید و شرط مهاجران افغانستان تاکید دارد. برخی از طرفداران این دیدگاه حتا خواهان اخراج مهاجرینی هستند که دارای اسناد و مدارک قانونی می باشند. این دیدگاه بیشتر به دردسرها و مزاحمتهایی اشاره دارد که حضور مهاجران افغانستان برای ایرانیها ایجاد کرده است. طرفداران این دیدگاه بیشتر به این موضوع اشاره میکنند که حضور مهاجران افغانستان باعث افزایش بیکاری در ایران شده زیرا مهاجران با مزد کم کار را از کارگر ایرانی میگیرند. همچنین طرفداران این دیدگاه به مواردی از جرم و جنایت اشاره میکنند که به گفته آنان مهاجران مرتکب میشوند. مرتبط ساختن فعالیتهای تروریستی به مهاجران نیز رویکردی است که گاه گاهی طرفداران دیدگاه دوم به آن متوصل میشوند. چند روز پیش روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود مدعی شد که طالبان ده ها هزار افراد آموزش دیده خود را در ایران مستقر کرده اند که در فعالیت های تروریستی از آن استفاده خواهد شد. روزنامه خواهان اخراج سریع اتباع افغانستان شده بود. این همان رویکردی است که مسایل تروریستی را به مهاجران پیوند میزند.
نکته دیگر اما رابطه دولت ایران و طالبان است. برخی از سیاسیون و کارشناسان ایرانی به دولت ایران توصیه میکنند که حضور مهاجران افغانستان در ایران باید همچون اهرم فشار در رابطه با طالبان مورد استفاده قرار گیرد. معنای این سخن این است که دولت ایران، طالبان را به اخراج اجباری مهاجران افغانستان تهدید کند و این باعث خواهد شد که طالبان امتیازهایی به ایران بدهد. باری آقای ابوالفضل ظهرهوند سفیر پیشین ایران در کابل، چنین موضوعی را مطرح کرد.
اما مشکل این پیشنهاد در این است که طالبان اصلاً اعتنایی به مهاجران ندارد. فرض کنیم امروز ایران، تمام مهاجران افغانستان را اخراج کند، طالبان خمی به ابرو نخواهند آورد. زیرا این گروه پروای مردم را ندارد. طالبان خود بیش از کس دیگری با مردم افغانستان سر عناد و دشمنی دارند. آنان هر روز مردم را به انواع مختلف شکنجه میکنند. در نظام اعتقادی طالبان، حکومت وظیفه دارد که عقاید مردم را اصلاح بسازد. تامین رفاه و آسایش و امنیت مردم برای طالبان، دغدغه نیست. بنابراین، اگر دولت ایران به این طرح عمل کند و بخواهد که از مهاجران اهرم فشار علیه طالبان درست کند، این فشار فقط به مهاجران اعمال خواهد شد و طالبان فشاری را احساس نخواهند کرد. چون آنان در قبال مردم احساسی ندارند. آنان فکر میکنند که خدا طالبانن را بر مردم مسلط ساخته تا مردم را مومن و مسلمان بسازند. بارها وقتی از رهبران طالبان در باره مشکلات مردم و فقر و بیکاری سوال شده، به راحتی پاسخ داده اند که ما مسوول تامین معیشت مردم نیستیم. آنان به سادگی میگویند که روزی دهنده خداست.
اما در عین حالی که مهاجران افغانستان مقیم در ایران با مشکلات بسیار جدی مواجه اند و اخراج شان از ایران آنان را در معرض خطرهای جدی جانی قرار میدهد، دولت و مردم ایران نیز حق دارند که طرح و برنامه خود را برای ساماندهی مهاجرین داشته باشند. اصولا نمیتوان از ایران توقع داشت که فشار ناشی از مهاجرت مردم افغانستان را تحمل کند. البته چنین توقعی اگر وجود داشته باشد، جنبه اخلاقی و بشردوستانه دارد و الزامیت حقوقی را بر آن نمیتوان مترتب دانست. کما اینکه ایران برغم همه مشکلات و شکایتهایی که مهاجران افغانستان دارند، عملا یک پناهگاه امن به کسانی است که ترس از گرسنگی و ترس از کشته شدن توسط طالبان مجبور شان میکند کشور خود را ترک کنند.
اما میتوان به طرفداری از دیدگاه اولی که در بالا اشاره شد، گفت که دولت ایران مهاجران افغانستان را به ترتیبی ساماندهی کند، که همزمان با رفع نگرانی های مردم و دولت ایران، توجهی به مشکلات مهاجران هم صورت گیرد. دفاع از مستضعفین یکی از شعارهای انقلاب اسلامی ایران است که مبتنی بر آن جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از کشورها در کنار گروهها و مردمانی میایستد که مستضعف شناخته میشوند. به نظر می رسد که مهاجران افغانستان در ایران امروزه از جمله مستضعفترینها در جهان اند. هیچ مردمی امروزه در روی زمین به اندازه مردم افغانستان به ویژه مهاجران این کشور درایران، بیدفاع نیستند. در جهان امروز، دولتها مدافع و حامی مردم هستند اما دولت درافغانستان امروز دست گروهی افتاده که با مردم دشمنی دارند و خوشحال میشوند که مردم بیشتری کشور را ترک کنند و میدان برای آنان خالیتر شود.
به صورت قطع میتوان گفت که جامعه و دولت ایران ظرفیت این را دارد که مهاجران افغانستان را به یک شیوه درست و معقول مدیریت کند. شاید لازم باشد که دولت ایران در این زمینه از نهادهای بین المللی به ویژه سازمان ملل درخواست همکاری کند. نهادهای بین اللملی میتوانند در این زمینه همکاری کنند تا مهاجران دستکم تا زمانی که وضعیت افغانستان روشن شود، بتوانند تحت شروط و قیودی که متضمن رفع نگرانی های مردم و دولت ایران باشد، در ایران به گونه موقت زندگی کنند.
البته حل مشکل بنیادی مهاجرت در افغانستان بستگی به این دارد که منطقه و جهان با طالبان چه میکند. به این روشی که تا کنون منطقه و جهان با طالبان پیشرفته است، اگر ادامه پیدا کند، مشکل مهاجرت حل نمی شود. طالبان هیچ نوع پاسخگویی به مردم و جامعه جهانی ندارند. یکی از راههای حل اساسی کمک به مردم افغانستان برای کنار زدن طالبان از قدرت است. ایران و کشورهای منطقه و جامعه جهانی میتوانند روی این موضوع تمرکز کنند. دوام حضور طالبان در قدرت، در کنار مهاجرت، مشکلات عدیده دیگری را به مردم افغانستان و جهانیان خلق میکنند. اما واضح است که کنار زدن طالبان از قدرت یک برنامه بزرگ تر است. عجالتاً میتوان گفت که اگر دولت مردان ایران، موضوع مهاجرت را جدا از مسایل سیاسی و امنیتی و سردی و گرمی روابط با طالبان به حیث یک گروه و حکومت غیرمسوول، مورد بررسی قرار دهند، به نتایج بهتری خواهند رسید و مدیریت امور اتباع چندان دشوار نیست که از توان حکومت ایران بالا باشد.
البته گزارشهای مبتنی بر اظهارات منابع مردمی حاکی از آن است که روند اخراج مهاجران افغانستان از ایران، دستکم در طی سال جاری خورشیدی بیش از هر زمان دیگری شدت گرفته و روزانه پولیس ایران هزاران تن از مهاجران افغانستان را بازداشت و اخراج میکند. یعنی این گونه نبوده که تا کنون دولت ایران به مهاجران اجازه اقامت داده باشد. بنا به اظهارات کسانی که از ایران اخراج شده اند، اردوگاههای ایران روزانه پر است از مهاجرین افغانستان که از نقاط مختلف شهر توسط نیروهای پولیس بازداشت و برای اخراج از ایران به اردوگاه منتقل میشوند. با این حال روشن نیست که منظور وزیر امورداخله از آغاز روند اخراج اتباع چیست؟ آیا مهاجران منتظر آغاز کدام روند و شیوه کاری جدید و متفاوت از گذشته خواهند بود؟
وزارت امور خارجه پاکستان: استفاده ازخاک افغانستان علیه همسایگان تنها نگرانی پاکستان نیست

ممتاز زهرا بلوچ سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان گفته است که استفاده از خاک افغانستان برای دامن زدن به تروریسم علیه همسایگان این کشور، فقط نگرانی اسلامآباد نیست. او گفته است که پاکستان شواهد درباره مخفیگاههای گروههای تروریستی در افغانستان را ارائه کرده است.
یک روز پیش وزیر امور داخله پاکستان نیز اتهام مشابهی را به طالبان افغانستان وارد کرد. متهم کردن طالبان افغانستان به پناه دادن و حمایت از طالبان پاکستان موضوعی است که دستکم در یک سال اخیر به تکرار از سوی مقامهای امنیتی و دیپلماتیک پاکستان مطرح شده است.
نه تنها مقامهای رسمی دولتی پاکستان بلکه برخی از رهبران مذهبی و احزاب پاکستان نیز طالبان افغانستان را متهم به حمایت از طالبان پاکستان کرده اند و از این گروه خواسته اند که به حمایت از طالبان پاکستان پایان دهند.
طالبان افغانستان، مقامهای پاکستان را به ضعف و ناتوانی در تامین امنیت کشور شان متهم کرده و اتهام حمایت از طالبان پاکستان را رده اند.
اظهارات اخیر سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان در حالی مطرح شده که از درگیری مرزی میان نیروهای امنیتی پاکستان با افراد طالبان در ولایت خوست نیز گزارش شده است.
براساس گزارش رسانهها، درگیری روز چهارشنبه بر سرایجاد پوستههای مرزی آغاز شد و تا کنون نیز ادامه داشته است. گرچه طالبان از پایان درگیری سخن گفت اند اما برخی از رسانهها به نقل از منابع مردمی گزارش داده اند که درگیری همچنان جریان دارد و به طرفین تلفات هم وارد شده است.
براساس اظهارات مقامهای پاکستانی، با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، حملات طالبان پاکستان بر ارتش پاکستان افزایش یافته است. پاکستان بارها با انجام حملات هوایی در خاک افغانستان مدعی شده اند که مواضع طالبان پاکستانی را مورد هدف قرار داده اند.
پاکستان از حامیان طالبان افغانستان تا زمان به قدرت رسیدن این گروه در افغانستان بود.
چندی پیش مولانا فضلالرحمان رهبر حزب جماعت اسلامی پاکستان که به پدرمعنوی طالبان نیز مشهور است، مدعی شد که سی هزار تن از افراد طالبان پاکستان در کنار طالبان افغانستان علیه نیروهای خارجی و نظام جمهوریت در افغانستان جنگیدند و روابط تناتنگی بین طالبان افغانستان و پاکستان وجود دارد.