خبرگزاری پورانا نوشتههای برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش “نظرها” به نشر میرساند. مسوولیت نوشتهها بدوش نویسندگان است.
………………………………………………………………
اسلام و دموکراسی
- ما از لحاظ علم و پیشرفت، کشور عقب ماندهای هستیم و نسبت به پدیدههای بسیاری علم و آگاهی کافی و دقیق نداریم. ما در دانش سیاست و مدیریت هم مانند سایر علوم، عقبیم. طبیعی است که مسایل مربوط به علم سیاست و مدیریت و فلسفه و ساینس وغیره را درست درک نکنیم و یا درک غلط، داشته باشیم. مفاهیم علمی مانند دموکراسی، سوسیالیسم، سکولاریسم، حقوق بشر و امثالهم که مفاهیم علمی هستند، ما آن را به صورت دوست و دشمن درک میکنیم نه به صورت مفاهیم علمی. این نادرست است.
- تاریخ دنیا، طوری بود که هرکس بیشتر زور داشت قدرت را تصاحب میکرد و تا زمانی که زورمند دیگر قدرت را از او نگرفتی، حاکم بود. وقتی هم که میمرد، قدرت به پسر و برادرش منتقل میشد. تا آنکه کس دیگری میآمد و به زور قدرت را از آنها میگرفت. جنگ بر سر قدرت دایمی و ابدی بود. مردم ناچار از کسی پیروی میکردند که زور بیشتری داشت و قدرت را در اختیارش بود. رضایتشان اصلا مطرح نبود. هزاران سال این گونه گذشت. کم کم عقل و علم بشر رشد کرد و متمدنتر شد و در نهایت به دموکراسی رسید. دموکراسی روش جدیدی برای کسب قدرت، بدون جنگ بود.
- در دموکراسی که دست آورد عقل و علم است، قدرتمندان نه با زور و کشتن دیگران، بل توسط رأی مردم به قدرت میرسند و زمانی که دورهشان تمام شد، بدون کشت و خون، کنار میروند. این پیشرفت عظیمی در تاریخ عقل بشر بود. اینکه جای شمشیر را رأی مردم و جای زور را رضایت مردم بگیرد. این گونه بود که جنگ برای کسب قدرت در داخل یک کشور خاتمه یافت. سیاستمداران حالا نیاز نداشتند برای رسیدن به قدرت جنگ کنند و کسی را بکشند. بلکه باید دل مردم را به دست آورند و خدمت بیشتر ارایه دهند. این گونه بود که دموکراسی به عنوان مهمترین دست آورد تاریخ سیاسی بشر، ظهور کرد.
- ردم ما البته نقدهایی بر نظام دموکراسی وارد میکنند که بیشتر این نقدها به خاطر عدم آگاهی و به خاطر نشناختن دموکراسی است. به تعدادی از این نقدها در اینجا اشاره میشود:
- یگویند دموکراسی در صدر اسلام نبوده، پیامبر دموکراسی را توصیه نکرده، لذا دموکراسی مردود است. پاسخ این است که دموکراسی در زمان پیامبر وجود نداشته که پیامبر آن را رد یا تایید کند. دموکراسی دست آورد عقل و علم در دنیای جدید است. لذا دموکراسی مثل هواپیما و تلفون همراه است. مثل رادیو است. یک وسیله و روش جدید است. اگر به خیر شما باشد، چرا باید استفاده نکنید؟
- در زمان پیامبر اسلام و خلفا و صحابه البته راهکار «بیعت» مطرح بوده است. بیعت نوعی قرارداد و نوعی توافق و اعلام رضایت مردم بود. بدین معنا که من راضی هستم شما حاکم وامیر من باشید. مردم با خلفا بیعت میکردند. دموکراسی و رأی و انخابات هم نوعی اعلام رضایت از حاکمیت کسی است. لذا رأی و انخابات با مفهوم بیعت نزدیک است. در واقع رأی دادن همان بیعت است. شکلش فرق میکند، معنای آن فرق بسیاری ندارد.
- ایراد دیگر این است که در دموکراسی رأی عالم و غیرعالم مساوی است و این عادلانه و منطقی نیست که رأی متخصص طب با آدم بیسواد مساوی باشد. اما واقعیت این است که دموکراسی در مورد طب یا ریاضی یا ساینس از مردم نظر نمیخواهد. فقط در مورد تعیین مدیران دولتی از مردم نظر میخواهد. لذا اینجا تخصص طب و ریاضی مطرح نیست. من به کسی رای میدهم که مثلا جادۀ کابل- هرات را آسفالت کند. طبیب و ریاضیدان و بیسواد ما همه اینجا خواستۀ واحد دارند. لذا رأی دادن به کسی بحث تخصصی نیست. بحث احساس رضایت و تقاضای خدمت است. از طرف دیگر در دموکراسی همه افراد حق رأی دادن یا رأی گیری ندارند. افراد نا بالغ یا دیوانه یا کسانی که از طرف محکمه، شایسته رأی دادن دیده نشوند، حق رای ندارند.
علما و دانشمندان البته از مردم عادی در دموکراسی مداخله بیشتر دارند. آنها میتوانند به مردم توصیه کنند و کسانی را به مردم معرفی کنند که شایسته و توانا باشند. لذا در دموکراسی همیشه هم عالم و عامی برابر نیست. یکی فقط رأی میدهد، یکی کاندید خوب و مفید را میتواند به مردم معرفی کند.
- ایراد دیگری که دارند این است که در دموکراسی حلال میتواند حرام شود و حرام حلال. مثلا قمار در اسلام حرام است. اگر مردم به قمار رأی بدهند پس حرام خدا حلال شده و این مخالف اسلام است. همین طور ازدواج همجنسگرایان، سقط جنین و امثالهم. اما این برداشت هم درست نیست.
در دموکراسی مردم رأی می دهند. مردم اگر مسلمان باشند، به امر ضد اسلامی رأی نمیدهند. لذا این خطر که حرام حلال شود اصلا در دموکراسی مطرح نیست. مثلا در پارلمان رایگیری میکنند که قمار آزاد شود. حال وکلا اگر مسلمان و معتقد باشند به قمار رای نمیدهند. لذا قمار تصویب نمیشود. فرض کنیم اگر مردم به قمار رای دادند چه؟ خوب اگر مردم مسلمان به قمار رای دادند این تقصیر دموکراسی نیست، تقصیر خود مردم است که به دین خود پابند نیستند.
- ایراد دیگر این است که پول دارها و زورها دار در دموکراسی اعمال نفوذ میکنند. مردم نمیتوانند نظر واقعی خود را ابراز کنند. پولداران مردم را میخرند. این ایراد نیز بر دموکراسی وارد نیست. چرا که در دموکراسی هرگاه کسی با پول یا با زور بر مردم اعمال فشار کند این بر ضد دموکراسی است. دموکراسی همین است که شخص با صلاحیت وتوانایی خودش تصمیم بگیرد. اگر کسی شخص را مجبور کند که به دیگری رای بدهد این دموکراسی نیست. از طرف دیگر پولدارها و زوردارها بدون دموکراسی هم اعمال نفوذ میکنند. در حقیقت دموکراسی نفوذ پول وزور را کم میکند نه زیاد. گناه امر غیر دموکراتیک را نباید از دموکراسی پرسید.
۱۰- ایرادی دیگر این است که در بیتالمقدس جنگ است. در اوکراین جنگ است. فلان کشور در کجا حمله کرده. پس دموکراسی بد است. ده کجا و درختا به کجا. جنگ در هرکجایی که باشد بر ضد دموکراسی و سر پیچی از دموکراسی است. در دموکراسی رای مطرح است، نه تفنگ و شمشیر. لذا هرجا جنگ است، بر خلاف دموکراسی و علیه دموکراسی است. از طرف دیگر دموکراسی نظام سیاسی است که در داخل هر مملکت راه رسیدن به قدرت و برکناری از قدرت را مشخص میکند. دموکراسی هنوز به آنجا نرسیده که جنجال قدرت را در کل دنیا حل کند. فعلا دموکراسی در داخل هرکشور مطرح است. اگر مردم جهان به این نتیجه برسند و این را قبول کنند که کل جهان را از طریق دموکراسی و رای مردم مدیریت کنند، در آن صورت جنگ خاتمه میباید. هنوز قدرتمندان این را نفهمیده اند. یا منافعشان اجازه نمیدهد. اگر دموکراسی به صورت جهانی تطبیق شود، جنگ قدرت خاتمه میباید. تمام جنگها هم البته بر سر قدرت نیست. جنگهای دیگری هم هست.
۱۱- این ایراد هم گرفته می شود که دموکراسی نظام بشری است. سایر نظامها مثلا نظامهای الاهی و آسمانی اند. لذا نظام بندگان نمیتواند بر نظام خداوند برتری داشته باشد. این ایراد نیز وارد نیست. چرا که دموکراسی روشی است برای تعیین مدیران دولتی است و در برابر نظام خدواندی قرار ندارد. در واقع هیچ نظامی نظام الهی نیست. قرآن در هیچ جایی نگفته است که مثلا شمسالله ولد فیض الله از قریۀ خاکِ ملا، را رییس جمهور تعیین کنید. این را هم نگفته که وقتی رییس جمهور تعیین میکردید از کدام روش استفاده کنید. قرآن یک سلسله معیارهایی مشخص کرده که حاکمان مثلا عدالت را رعایت کنند. به مردم خدمت کنند. دروغ نگویند. مردم را فریب ندهند. لذا شما برای انتخاب رییس و رهبر دو راه بیشتر ندارید. یک راه این است که کسی به زور به قدرت برسد و به زور ادامه بدهد. راه دیگر این است که به رضایت شما و به رای شما و به بیعت شما حکومت کند و زمانی هم که شما نخواستید بدون جنگ کنار برود. این تناقضی با دین و کتب آسمانی ندارد. اینکه کسی خودش نظام خود را نظام خدا نام بگذارد، آن نظام نظام خدا نمیشود.
۱۲- نظام دموکراسی نیز البته که مشکلاتی دارد. این مشکلات با عقل و علم بشر امید است که روز به روز کمتر شود. شاید جهان هیچ وقت شاهد نظامی نباشد که مطلقا بدون مشکل باشد. دموکراسی بدون مشکل نیست، ولی در میان نظامهای موجود دنیا از همه بهتر است.
………………….
نویسنده: نبی ساقی، پژوهشگر
برگرفته شده از: صفحه فیسبوک نبی ساقی