ویدیویی در رسانههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد، گروهی از مهاجران افغانستان در شهر فرانکفورت آلمان، روزیکشنبه، ۲۵ قوس/آذر، به مناسبت کشته شدن خلیلالرحمان حقانی، وزیر امور مهاجرین حکومت خود خوانده طالبان، مراسم فاتحه برگزار کرده و از خلیل حقانی و خانواده او به نیکی یاد میکنند.
در این ویدیوهایی یکی از برگزارکنندگان مراسم فاتحه، خلیلالرحمان حقانی را «قهرمان، مجاهد، غازی و برادر مجاهد» توصیف میکند.
برگزاری مراسم فاتحهخوانی برای حقانی در اروپا، با انتقادهای تندی در رسانههای اجتماعی مواجه شده است و بسیاریها آن را ستایش و حمایت علنی از تروریزم دانستهاند.
خلیل حقانی که به پدر انتحاری معروف بود، روزچهارشنبه، ۲۱ قوس/آذر در دفتر کارش در کابل دریک حمله انتحاری کشته شد که مسوولیت آن را داعش به عهده گرفت.
خلیل حقانی طراح هزاران حمله انتحاری دانسته میشود که در بیست سال دوره جمهوریت منجر به مرگ دهها هزار انسان بیگناه افغانستانی گردید. سازمان ملل و امریکا در سال ۲۰۱۱ خلیلالرحمان حقانی را بهعنوان یک تروریست بینالمللی معرفی کردند و نام او را در فهرست افراد تحت تحریم خود قرار دادند. همچنین برنامه «پاداش برای عدالت» در وزارت خارجه ایالات متحده برای اطلاعاتی که منجر به بازداشت حقانی شود، پنج میلیون دلار پاداش تعیین کرده بود.
طوریکه در ویدیو دیده میشود، سخنران مراسم فاتحهخوانی حقانی در آلمان یک پشتون است. کاربران رسانههای اجتماعی میگویند که همه اشتراک کنندگان این مراسم پشتونهای مقیم آلمان بودهاند.
البته حضور پشتونهای حامی طالبان در اروپا و امریکا تازگی ندارد. در سه سال اخیر بارها گزارش شده که پشتونهای غربنشین در حمایت از طالبان صدا بلند کردهاند. در چند مورد، شماری از افراد حامی طالبان در اروپا، در نتیجه انتقادها و اعتراضهای مخالفان طالبان، تحت پیگیرد قانونی گرفتند و اسناد اقامتی برخی از آنان از سوی دولتهای میزبان لغو شد.
واضح است که حمایت پشتونهای غربنشین از طالبان دلیل و انگیزه قومی دارد و هیچ دلیل معقول و منطقی دیگری در پشت این حمایت وجود ندارد. به خصوص وقتی پای حمایت از تروریست بزرگی همچون خلیل حقانی در بین است، یگانه چیزی که ذهن انسان را در ارتباط به حمایت پشتونهای غربنشین از او به سوی خود جلب میکند، پشتونوالی است. در سه سال اخیر، برغم جنایتهای هولناکی که طالبان علیه مردم افغانستان مرتکب شدند، پشتونهای خارجنشین دست از حمایت از طالبان برنداشته و با وقاحت و پررویی تمام از این گروه جنایتپیشه حمایت کردند. این موضوعی است که چالشهای جدی فرا راه وحدت ملی یا در واقع وحدت قومی در افغانستان را در ذهن انسان تداعی میکند.
وقتی یک گروه قومی از یک گروه جنایتکار و تروریست صرفاً به دلیل همپیوندی قومی و قبیلهای حمایت میکند و تمام مصایب و رنج اقوام دیگر در نتیجه جنایتپیشگی گروه مورد حمایت را نادیده میگیرد، یگانه چیزی را چنین عملکردی هدفگیری میکند، وحدت ملی و وحدت میان اقوام است.
این گونه رفتارها پاسخ کوبنده به کسانی است که هویت قومی/پشتونی طالبان را انکار میکنند و هنوز از فرا رسیدن زمانی سخن میگویند که اقوام ساکن در افغانستان بتوانند به دور از جنگ و خصومت و تعصب کنارهم به شکل مسالمتآمیز زندگی کنند.
گرچه برای اهل فکر و اندیشه دیگر تردیدی در ناکارآمدی شعارهای وحدتگرایانه باقی نمانده و وقایع تاریخی دستکم پنجاه سال اخیر بارها ثابت کرده که مشکل اصلی افغانستان قومی است و تعصب، برتریجویی و تمامیتخواهی پشتونها عامل تشدید منازعات قومی و تعمیق روز افزون شگافهای قومی است، اما هنوزهم هستند کسانی که خاماندیشانه فکر میکنند که طالبان صرفاً یک گروه تروریستی است و میتوان با آن تحت نام مبارزه با تروریزم مردم افغانستان و جهانیان را بسیج کرد و به پیروزی رسید. چنین اندیشههایی آگاهانه و ناآگاهانه در خدمت تحقق اهداف فاشیزم/پشتونیزم قرار گرفته و عمر این تفکر را درازتر و ریشههای جنگ و منازعه عمیقتر میسازد.
میتوان به تکرار گفت که همانگونه ریشه بحران و منازعه افغانستان قومی است، راه حل آن نیز قومی است. تنها از طریق بسیج اقوام غیرپشتون در برابر برنامههای شوونیستی و فاشیستی پشتونها است که میتوان تضمینی برای برقرار نظام سیاسی عادلانه در کشور ارایه کرد. مادامی که پشتونها به صورت منظم و برنامهریزی شده به تعمیل سیاستهای قومی و اشغالگرانه علیه اقوام غیرپشتون ادامه دهند و نخبگان سیاسی و فرهنگی اقوام غیرپشتون این موضوع را به هر دلیلی انکار کنند، ما در افغانستان از عدالت اجتماعی و ایجاد یک ساختار عادلانه و با ثبات فاصله میگیریم.
نویسنده: بهرام بهین
فاشیستان اروپایی حامی طالبان و سوال وحدت ملی افغانستان
