خبرگزاری پورانا

PNA

درنگی به مقرری والی جدید طالبان در بدخشان

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

سخنگوی وزارت داخله طالبان از معرفی مولوی اسماعیل غزنوی، به‌عنوان والی جدید بدخشان خبر داده است.

مولوی اسماعیل غزنوی تا کنون به‌عنوان معاون بررسی سرحدات وزارت اقوام و قبایل طالبان و عضو کمیسیون جلوگیری از غصب زمین کار می‌کرد. او اواخر سال ۱۴۰۱ خورشیدی، به حیث معاون وزارت ارتقا کرد و پیش‌تر از آن به عنوان رییس جرگه‌های وزارت اقوام و قبایل کار می‌کرد.

اطلاعات زیادی در مورد فرماندهان و مقام‌های طالبان در دست نیست. بیشتر آنان افراد ناشناخته‌ای هستند که از یک مقام به مقام دیگر تغییر و تبدیل می‌شوند.

ملا نورالله نوری وزیر اقوام و قبایل طالبان در مراسم معرفی مولوی اسماعیل غزنوی به عنوان معاون این وزارت در مورد او گفته است: مولوی محمد اسماعیل غزنوی در دوره حاکمیت گذشته امارت اسلامی تا اکنون  مسوولیت‌های مختلف را با اخلاص کامل انجام داده است و در دوره جهاد بیست ساله هجرت، زندان و زحمات زیادی را متحمل  گردیده است.»

با توجه به معرفی مختصری که از سوی نورالله نوری از مولوی اسماعیل غزنوی صورت گرفته، می‌توان گفت که او از طالبان سابقه‌دار است و زندان را نیز سپری کرده است. البته مشخص نیست که چه زمانی و در کجا زندانی بوده است. بیشتر اعضای ارشد طالبان پس از سقوط حاکمیت اول این گروه، به کشورهای پاکستان و ایران پناهنده شدند. بیشتر آنان در پاکستان زندانی شده‌اند. دولت افغانستان نیز شمار زیادی از فرماندهان این گروه را زندانی کرده بود که پس از مذاکرات صلح از سوی دولت رها شدند.

اما اجرای ماموریت مولوی غزنوی در وزارت اقوام و قبایل و در کمسیون جلوگیری از غصب زمین قابل تأمل است. معمولا در وزارت اقوام و قبایل افرادی گماشته می‌شوند که متهم به داشتن دیدگاه‌های تعصب‌آلود قومی هستند. وزارت اقوام و قبایل و سرحدات، یک ساختار غیرضروری در چارچوب کابینه حکومت افغانستان بوده و پاکستانی‌ها بارها موجودیت چنین وزارتی را نشانه تلاش حکومت‌های قوم‌گرای افغانستان برای مداخله در امور داخلی پاکستان خوانده‌اند.

وزارت اقوام و قبایل تحت عنوان اتحاد اقوام و قبایل، تلاش کرده تا پیوندهایی میان پشتون‌های افغانستان و پشتون‌های پاکستان برقرار کند. این وزارت در گذشته متهم شده که برای شهروندان پشتون‌تبار پاکستان شناسنامه افغانستانی توزیع کرده و جوانان آنسوی مرز را از سهم دولت افغانستان بورسیه تحصیلی داده است.

اتهام دیگری که به وزارت اقوام و قبایل به ویژه مقام‌های ارشد این وزارت وارد است، این است که آنان با هند رابطه دارند و از هند برای پروژه‎های ضد پاکستانی بودیجه دریافت می‌کنند. با توجه به این امر، یکی از ویژگی‌های بارز مقام‌های وزارت اقوام و قبایل، ضدیت با پاکستان نیز دانسته می‌شود. همین چند روز پیش، مولوی اسماعیل غزنوی در سفری به مناطق مرزی پاکستان و افغانستان، گفت که «امارت اسلامی» حاضر است که از تمامیت ارضی کشور در برابر پاکستان دفاع کند.

دقیقاً روشن نیست که تبدیلی مولوی غزنوی از وزارت اقوام و قبایل به ولایت بدخشان، تا چه حدی می‌تواند به عنوان بخشی از خواسته‌های پاکستان تلقی شود که طالبان پس از درگیری‌های اخیر با پاکستان متعهد به اجرای آن شده است. به عنوان یک احتمال می‌توان چنین فرض کرد که پاکستان از طالبان خواسته که برخی از افراد و مقام‌های خود را جابجا کند.

اما آنچه شاید مهم‌تر باشد این است که طالبان و مردم بدخشان بارها از رهبری طالبان خواستند تا مولوی ایوب خالد والی پشتون‌تبار این ولایت را برکنار کند. این مطالبه بدخشانی‌ها به این معنا بود که باید رهبری طالبان کسی را از میان فرماندهان محلی بدخشان به عنوان والی انتصاب کند. آنان والی قبلی بدخشان را به تبعیض‌ قومی متهم کرده و خواهان برکناری او شده بودند. در ظاهر امر، رهبری طالبان به خواست طالبان و مردم بدخشان پاسخ مثبت داده و والی قبلی را برکنار کرده است. اما سوال این است که آیا والی جدید فرد مورد نظر طالبان بدخشان و مردم این ولایت است؟ با توجه به پیشینه کاری مولوی اسماعیل غزنوی والی جدید بدخشان، می‌توان فرض کرد که او باید متعصب‌تر و تبعیض‌گرا از والی قبلی بدخشان باشد. چون چنان‌که گفته شد، در وزارت اقوام و قبایل پشتون‌هایی کار می‌کنند که بیش از دیگر پشتون‌ها به پشتون‌گرایی و تعصب قومی معروفند.

تجربیات مشابهی در دوره جمهوریت بیست ساله نیز وجود دارد. بارها در زمان جمهوریت اتفاق افتاده که وقتی مردم یک ولایت از یک مقام منصوب شده حکومت مرکزی به خاطر تعصب قومی شکایت کردند، حکومت اشخاص معروض به اعتراض را برکنار کرد اما بجای آن افراد دیگری را گماشت که بدتر از مقام قبلی بودند. افراد تازه منصوب شده، در واقع به نه‌تنها که طبق میل مردم رفتار نمی‌کردند، بلکه در صدد انتقام‌جویی از مردم برآمده و به نحوی مردم را بخاطر اعتراض شان در برابر مقام قبلی زیر فشار گرفته و به اصطلاح مجازات کردند. آیا در مورد مقرری والی جدید بدخشان نیز می‌توان گفت که تجارب مشابه گذشته تکرار شده است؟ پاسخ این پرسش را گذشت زمان می‌دهد. قدر مسلم این‌که رهبری طالبان چون یک طالب بدخشانی را والی مقرر نکرده، به درخواست مردم و طالبان بدخشان پاسخ قطعی مثبت نداده است.

نویسنده: بهرام بهین

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.