خبرگزاری پورانا

PNA

پذیرش عقلانیت یا اسیر در خوانش‌های شریعت

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

خبرگزاری پورانا نوشته‌های برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش «نظرها» به نشر می‌رساند. مسوولیت نوشته‌ها بدوش نویسندگان است.

……………………..

پذیرش عقلانیت یا اسیر در خوانش‌های شریعت

به‌ بهانه قطع اینترنت، باید گفت؛ طالبان بسیار کار نیک کردند که اینترنت را قطع کردند تا مردم طَعم و مزه حکومت اسلامی را بچشند. هرچه سخت‌گیری بیش‌تر شود، بهتر است؛ زیرا کنجکاوی‌ نیز بیش‌‌تر و حقیقت آشکارتر می‌شود. واقعیت این است که مردم افغانستان تقریباً اکثراً حکومت اسلامی می‌خواهند؛ اما نمی‌دانند حکومت اسلامی چیست؟ در اسلام حق دسترسی به اطلاعات وجود ندارد. در اسلام جریان آزاد اطلاعات نیامده است. این مفاهیم از مفاهیم مدرن می‌باشند، همچنان که اصل تفکیک قوا، مکانیسم پاسخگو کردن حکومت، مهار قدرت، انتخابات، مطبوعات آزاد، احزاب و جامعه مدنی در علم سیاست و حقوق اساسی تعریف شده و در اسلام نیامده‌اند. با آب و آتش زدن‌ها می‌شود این موضوعات را به اسلام چسباند یا از اسلام تأییداتی استخراج کرد؛ اما واقعیت این است که بسیاری از مقوله‌های مدرن و از جمله اصول علم سیاست محصول دنیای جدیدند و در اسلام سابقه ندارند. اسلام در باب اخلاق، احکام فردی و معاملات سخن گفته است؛ ولی در مورد مدیریت کلان جامعه و رابطه متقابل حقوقی دولت و ملت سخنی نگفته است، چرا که در آن زمان اصلاً دولت و ملتی وجود نداشت.

بنابراین اکثریت قریب به اتفاق مردم نمی‌دانند حکومت اسلامی چیست. مردم عادی و آموزش‌ندیده سر جای خود؛ اهل دانش و علمای برجسته هم نمی‌دانند که حکومت اسلامی چیست. حتا علمای تراز اول و برجسته اسلامی در طول ۱۴۰۰ سال نتوانستند حکومت اسلامی را کشف کنند و قادر نبودند در این مورد فرم واحد و فرمول علمی ارائه دهند. بسیاری از علمای دینی اصلاً به ایده حکومت اسلامی معتقد نبودند، آن‌هایی که معتقد به تشکیل حکومت اسلامی بوده‌اند، هر فردی تفسیر خود را داشته است.

اکنون ما هستیم، تاریخ، اسلام و دنیای مدرن. به‌صورت طبیعی، مثل گذشته وقتی به سراغ اسلام می‌رویم، برداشت‌های مختلف از آن صورت می‌گیرد. علاوه بر تفسیر اسلام با مقتضیات دنیای جدید، سنجش نسبت اسلام با قدرت از دیگر مشکلات است. هیچ تئوری علمی و اقناع‌کننده‌ای در این مورد وجود ندارد. در طول تاریخ تفسیرهای گوناگونی از نسبت اسلام با قدرت صورت گرفته است و مسلمانان بر سر این موضوع همواره همدیگر را کشته یا با نفرت و اتهام از میدان بیرون کرده‌اند. تفسیرهای گوناگون هرگز متوقف نخواهد شد. در میان تفسیرها، یکی تفسیر طالبان است. هیچ کس نمی‌تواند بگوید تفسیر طالبان کاملاً غلط است، اتفاقاً تفسیر طالبان با توجه به جنبه‌های قبیله‌ای و نفی مظاهر مدرن، نزدیک‌ترین تفسیر به عصر نخست اسلام است.

از این‌رو، مردم افغانستان که دل‌بسته اسلام‌اند، در برابر یک دو راهی قرار دارند: یا باید حکومت اسلامی طالبانی و مشابه آن را بپذیرند و با دنیای مدرن، مظاهر تمدن، با حکومت مردمی و عقلانیت خداحافظی کنند، فقط به روایت‌های ابوهریره امثال آن گوش دهند، بگذارند استخوان‌ها در این راه خمیر شوند و نق نزنند، یا باید حکومت عرفی را بپذیرند؛ اما این امر، نیازمند بیداری و آگاهی است. در این فرمول، مردم دین و مذهب خود را دارند و در امور فردی، احوال شخصیه، معاملات و هر جایی که اسلام سخن قاعده‌مند دارد و در مورد آن اجماع شکل گرفته است، دستورات دین بدون کم و کاست قابل اجرا است؛ اما افسار سیاست‌های کلان جامعه، به دست علم و عقل سپرده می‌شود و حکومت به دین و ایمان مردم کار ندارد، دین ابزار سلطه، ستم و اختناق قرار نمی‌گیرد و مسئولیت حکومت، صرفا تأمین امنیت و نظم و تضمین معیشت و رفاه عمومی می‌باشد.

……….

نویسنده: سید جواد ساجدی، نویسنده و فعال مدنی

برگرفته شده از: صفحه فیسبوک ساجدی

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.