اظهارات اخیر فصیحالدین فطرت، رئیس ستاد ارتش طالبان، که مدعی شده هیچ معاملهای بر سر پایگاه بگرام با ایالات متحده پذیرفتنی نیست بیش از آنکه نشاندهنده استقلال یا صلابت طالبان باشد، پردهای دیگر از سردرگمی، تناقض و دوگانگی در درون ساختار این گروه است.
فطرت با لحنی شعاری میگوید: امریکاییها از راه زور نتوانستند، حالا میخواهند از راه مذاکرات سیاسی بگرام را بگیرند، اما ما آماده معامله بر سر خاک افغانستان نیستیم. اما پرسش اساسی اینجاست: آیا فطرت واقعاً از پشت پردههای سیاست طالبان بیخبر است یا عمداً خود را به بیخبری میزند؟
مذاکرات پنهان؛ آنچه فطرت نادیده میگیرد
واقعیت این است که درست در زمانی که فطرت چنین مواضع سختگیرانهای میگیرد، سران برجسته طالبان از جمله سراجالدین حقانی و انس حقانی در خاک امارات متحده با مقامات امریکایی بر سر مسائلی کلیدی از جمله آینده پایگاه بگرام وارد گفتوگو شدهاند. در این نشستها حتی عبدالحق وثیق، رئیس استخبارات طالبان، نیز حضور داشته و توافقات مقدماتی در مورد نحوه همکاریهای امنیتی و سیاسی به بحث گذاشته شده است.
آیا فصیحالدین از این واقعیتها بیخبر است؟ اگر بیخبر است، این ناآگاهی او فاجعهای برای جایگاه رئیس ستاد ارتش طالبان به شمار میرود؛ زیرا فرمانده ارشد نظامی گروهی که مدعی حاکمیت بر افغانستان است، از مذاکرات سرنوشتساز سران خود بیاطلاع است. اگر هم خبر دارد و آگاهانه انکار میکند، پس با یک بازی تبلیغاتی برای فریب افکار عمومی و حفظ ظاهر استقلالطلبی طالبان مواجهیم.
طالبان در ظاهر با شعار استقلال و مبارزه در برابر امریکا سخن میگویند، اما در عمل بقای سیاسی خود را در گرو تعامل و توافقات پشت پرده با همان امریکا میدانند. پایگاه بگرام برای طالبان هم نماد قدرتنمایی است و هم برگ چانهزنی در میز مذاکره.
اینکه فطرت با افتخار میگوید: ما آماده معامله بر سر خاک افغانستان نیستیم در حالی که همگروههای او پشت درهای بسته مشغول معاملهاند، نشان میدهد که طالبان نه تنها یکدست و منسجم نیستند، بلکه دچار شکافهای عمیق میان لایههای نظامی و سیاسی خود استند.
برای مردم افغانستان:
طالبان در ظاهر شعار استقلال میدهند اما در عمل، آینده کشور و خاک افغانستان را پشت میزهای پنهانی با قدرتهای خارجی معامله میکنند. این یعنی هیچگونه صداقت در گفتار و کردار این گروه وجود ندارد.
و برای طالبان:
سخنان نسنجیدهای مانند اظهارات فطرت تنها بیخبری، بیاعتمادی و شکاف درونی طالبان را آشکار میسازد و این گروه را در چشم حامیان منطقهای و بینالمللیاش بیاعتبارتر میکند.
بنابر،ین فصیحالدین فطرت یا نمیداند که رهبران ارشد طالبان با امریکاییها در امارات بر سر بگرام و مسائل کلان امنیتی گفتوگو کردهاند، یا میداند و میخواهد با نمایشهای رسانهای، مردم را فریب دهد. در هر دو حالت، آنچه عیان میشود، ضعف، تناقض و بیاعتباری طالبان است.
طالبان نمیتوانند همزمان مدعی مبارزه در برابر امریکا باشند و در پشت پرده با همان امریکا بر سر منافع افغانستان معامله کنند. سخنان فطرت، بیش از آنکه استقلال و صلابت طالبان را نشان دهد، پردهای دیگر از بیخبری یا فریبکاری این گروه است که افغانستان را به سوی آیندهای مبهم و خطرناک سوق میدهد.
………
نویسنده: علی احمد بابک
برگرفته شده از: صفحه فیسبوک سروش آزاد